گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۶

 

تو گفتی که من بد تن و جادوام

ز پاکی و از راستی یک سوام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۶

 

چنین داد پاسخ که من جادوام

ز مردی و از مردمی یک‌سوام

فردوسی
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

خالقا آن دم که دم ماند دوام

همدمی میباید از لطف توام

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

من توام یا تو منی هم من توام

هر دو یکی گشته و نه من دوام

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۶ - تمامی قصهٔ آن فقیر و نشان جای آن گنج

 

چونک این را پیشه کرد او بر دوام

فجفجی در شهر افتاد و عوام

مولانا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹

 

هیچ حیوان، ز وحش و طیر و هوام

که بود اختلاطشان بدوام

آذر بیگدلی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۵ - خروج گماتا و مردن کاوس

 

جهان را یکی شهریار نوام

سمردیس یل پور کیخسروام

میرزا آقاخان کرمانی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۲ - درباره قوام‌السلطنه و وثوق‌الدوله

 

بدبختی ایران ز دو تن یافت دوام

این نکته مسلم خواص است و عوام

آن دولت انگلیس را بود وثوق

این سلطنت هنود را هست قوام

فرخی یزدی