فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲
به ایرانیان گفت شمشیر جنگ
مدارید خیره گرفته به چنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
بیامد بپوشید خفتان جنگ
ببست از بر پشت شبرنگ تنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۳
دگر منزلت شیری آید به جنگ
که با جنگ او برنتابد نهنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۵
نه با زخم تو پای دارد نهنگ
نه ترک و نه جادو نه شیر و پلنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
بدان بد که گردون بگیرد به چنگ
بر آن سان که نخچیر گیرد پلنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۶
زره در بر و تیغ هندی به چنگ
چه زور آورد مرغ پیش نهنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷
کنون ز آسمان خاست بانگ کلنگ
دل ما چرا کردی از آب تنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹
بدو گفت جنگی چنین دژ به جنگ
به سال فراوان نیاید به چنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹
کز انبوه دشمن نترسد به جنگ
به کوه از پلنگ و به آب از نهنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۱
بپوشید ارجاسپ خفتان جنگ
بمالید بر چنگ بسیار چنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۱
سپه دید با جوشن و ساز جنگ
درفشی سیه پیکر او پلنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۱
همان نیزهٔ جنگ دارد به چنگ
که در گنبدان دژ تو دیدی به جنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳
چه بازی کند پاسبان روز جنگ
برین نامداران شود کار تنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳
وزان پس که ارجاسپ آمد به جنگ
نبرگشتم از جنگ دشتی پلنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۵
به چنگ پدر در به هنگام جنگ
به آوردگه کشته شد بیدرنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷
ازان پس که ارجاسپ آمد به جنگ
سپه چون پلنگان و مهتر نهنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹
ور ایدونک او بهتر آید به جنگ
همه شهر ایران بگیرد به چنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹
ازو بستد آن جام بهمن به چنگ
دل آزار کرده بدان می درنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰
به بازو ببندم یکی پالهنگ
بیاویز پایم به چرم پلنگ
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰
ببینم ز تو زور مردان جنگ
به شمشیر شیر افگنی گر پلنگ