فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
کنون کز مهتری گشتی توانگر
به حال مردم درویش بنگر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
عیانم در همه چیزی تو بنگر
بجز دیدارما تو هیچ منگر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
من و تو هر دو یکسانیم بنگر
درون جمله جانانیم بینگر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۱ - حکایت در ادب و عزّت نگاهداشتن در حضرت باری فرماید
ترا جانان نموده روی بنگر
بجز نور حق از هر سوی منگر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
خبر کن ای دل و جان راز بنگر
بجزمن هیچ دیگر باز منگر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۸ - در حکایت مجنون و اسرار او فرماید
رها کن لیلی و مجنون تو بنگر
بجز منصور کل در خود تو منگر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
هزاران نقش در خاکست بنگر
بجز جانان در اینجاگاه منگر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
یقین در چار طبع خود تو بنگر
که چارم آسمانست ودو منگر
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۵
یک نظر در چشم مست ما نگر
عین ما می بین و در دریا نگر
در خرابات مغان رندانه رو
ذوق سرمستان ما آنجا نگر
چشم ما روشن به نور روی اوست
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴
آن خط چون سبزه به بین آن رخ چون لاله نگر
هاله نگر ماه ببین ماه ببین هاله نگر
ژاله فشان از عرق آن عارض چون لاله نگر
ژاله نگر لاله ببین لاله ببین ژاله نگر
رفت و کنون شام و سحر تا در او از دل من
[...]
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۷ - آشکارا می شود روح هندوستان
گفت رومی «روح هند است این نگر
از فغانش سوزها اندر نگر»
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
گفت خیاط کاوست آهنگر
گفت آهنگر اوست سوزنگر