کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸
تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد
لعل لبت از خون دلم رنگ برآورد
برگریه و زاری و فغان من درویش
صد ناله زار از دل چون چنگ برآورد
با یاد گل روی تو ای سرو گلندام
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸
دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد
زین خرقه ی تر آینه ام زنگ برآورد
هر بار نمی برد چنین مطربم از دست
این بار ندانم که چه آهنگ برآورد
عشق آمد و در چاه فراموشیم افگند
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۶
چندان شب غم آه دل تنگ برآورد
کآیینه صبح از نفسش زنگ برآورد
سرگرم به رسوایی عشقیم که ما را
ز اندیشه ناموس و غم ننگ برآورد
در خرمن صبر من دیوانه زد آتش
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۴
گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد
اشک ز تماشای چمن رنگ برآورد
می خواست ز مرغان چمن شور برآرد
یک نغمه مغنی به صد آهنگ برآورد
عشق آمد و در شهر دل آیین خرد دید
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰
دود از جگرم زمزمه ی چنگ برآورد
این نغمه ندانم به چه آهنگ برآورد
آخر هوس خنده ی بیهوده درین باغ
چون غنچه ام از ذوق دل تنگ برآورد
پروانه ام و بایدم از قسمت نایاب
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷۷
از طوطی من روی سخن رنگ برآورد
این آینه را حرف من از زنگ برآورد
از ننگ طمع نام نبود اهل سخن را
این طایفه را نام من از ننگ برآورد
فریاد کز این نغمه شناسان مخالف
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷۸
گر غیر مرا از تو به نیرنگ برآورد
نتوان در دل را به گل وسنگ برآورد
خورشید نفس سوخته آمد به تماشا
تا آن رخ گلگون خط شبرنگ برآورد
از آتش رخسار تو داغی به جگر داشت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷۹
جان در بدن خاکی ما زنگ برآورد
این گوهر صاف از صدف این رنگ برآورد
در قطره چه مقدار کند جلوه محیطی
این دایره ها چشم مرا تنگ برآورد
در هر هنری دست دگر بود چو سروم
[...]
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰
چون غنچه دلم از نم خون زنگ برآورد
خون دل من عاقبت این رنگ برآورد
نه غنچه این باغم و نه لاله این دشت
عشق از چه سیهبختم و دلتنگ برآورد؟
در بزم تو امشب به دلم خوش اثری داشت
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۵
هر گه پی بیداد غمت چنگ برآورد
یاقوت صفت خون زدل سنگ برآورد
صد رنگ هوس را زمحبتکدهٔ دل
یک رنگی عشق تو به نیرنگ برآورد
صد شکر ز نیروی قوی بازوی عجزم
[...]