گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۸ - خواستگاری آتبین دختر طیهور را

 

زبان را چو خستو شدی بند شد

شود مردْ خامش چو خرسند شد

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۱ - آگهی یافتن طیهور از برگزیدن آتبین فرارنگ را

 

سخنهای آن نیکدل بند شد

همی گفت تا شاه خرسند شد

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۷۸ - نیرنگ کوش با طیهور

 

چو پاسخ چنین یافت، خرسند شد

ز کشتی به نزدیک دربند شد

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۵۴ - آزاد ساختن کوش برای جنگ با سیاهان

 

به یک هفته سوی دماوند شد

به نزدیک آن خسته ی بند شد

ایرانشان
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

چون نظر با یکدیگر پیوند شد

راه پیدا گشت و کل در بند شد

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم

 

راز استادم عیانی چند شد

گرچه پای من کنون در بند شد

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس

 

زان به قرصی سالکی خرسند شد

تا ز نورش سوی قرص افکند شد

مولانا
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۴ - حکایت

 

چون به پیش یار دل در بند شد

پیش ایشان زهر همچون قند شد

اسیری لاهیجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوفِ خصم، در حرم، افغان بلند شد

محتشم کاشانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۷

 

تا از قبول عشق، سخن بهره مند شد

هر بیت ما کتابه ی طاق بلند شد

دستی که بود شکوه ز کوتاهی اش مرا

آخر به صید چون تو غزالی کمند شد

از چشم زخم فقر که عمرش دراز باد

[...]

سلیم تهرانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب‌بند در رثای حضرت سیدالشهدا (ع)

 

از شیونی که در حرم آنگه بلند شد

دل‌های قدسیان همگی دردمند شد

فیاض لاهیجی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۸

 

دلها بسی بر آتش حسنش سپند شد

تا ایمن آن جمال ز رنج گزند شد

دست هوس ز گیسوی مشکین او مدار

بر بام آفتاب توان زین کمند شد

از بسکه خورده خون دلم را بجای شیر

[...]

جویای تبریزی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۶ - حکایت

 

ز صبح جوانی برومند شد

شب تار غم رفت خُرسند شد

حزین لاهیجی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - باباشمل‌نامه

 

باز بابا ناخلف فرزند شد

ناخن فحشش به مخلص بند شد

ملک‌الشعرا بهار