×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۶
گرایدونک خشنودی از رنج من
بدان گیتی آگنده کن گنج من
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸
نیاید همی یادت از رنج من
سپاه من و کوشش وگنج من
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن
برآشفت شه گفت بر انجمن
دریغا ز بهرت همه رنج من
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴۱ - پند دادن گرشاسب نریمان را
براین هر یکی ده یک از گنج من
هزینه به مردم کن از رنج من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۸ - وصیت نامه اسکندر
کجا خازن لشگر و گنج من
به رشوت مگر کم کند رنج من
جیحون یزدی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - وله
داورا ای کز تو راحت گشت یکسر رنج من
وه از این همت که از روی رنج من شد گنج من
چون نسازم زیور زانو بتان سیم ساق
کز نوالت شد فرو درسیم تا آرنج من
چون بر اسب پیلتن بیدق جهانم سوی لعب
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - قطعه
گنج منست نیروی من بهر کسب و کار
بر گنج پادشاه دهد مایه گنج من
ونجی ز دست من بکسان کی رسد که حق
گسترده است خوان من از دسترنج من