گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۴

 

دست می ندهد که بی تو دم زنم

بی تو دستی شاد چون برهم زنم

کو مرا در درد عشقش همدمی

تا دم درد تو با همدم زنم

نی که بی تو دم نیارم زد از آنک

[...]

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی

 

نی همی گوید که دایم دم زنم

وین ندای عشق در عالم زنم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیه

 

این جهان و آن جهان با دم زنم

چون دو شیشه هر دو را برهم زنم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

زان سفر گر با تو انیجا دم زنم

هر دو عالم بیشکی بر هم زنم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

زان عدم گر با تو اینجا دم زنم

هر دوعالم بیشکی بر هم زنم

عطار
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۱

 

غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زنم

ورنه بیکدم از غمت هر دو جهان بهم زنم

ای پی داد میزند آتش آه من علم

چند ز آتش ستم بر فلک این علم زنم

جامه دران من از غمت دست خسان بدامنت

[...]

اهلی شیرازی