دست می ندهد که بی تو دم زنم
بی تو دستی شاد چون برهم زنم
کو مرا در درد عشقش همدمی
تا دم درد تو با همدم زنم
نی که بی تو دم نیارم زد از آنک
گر زنم دم بی تو نامحرم زنم
از غم من چون تو خوشدل میشوی
خوش نباشد گر نفس بی غم زنم
با تو باید از دوعالم یک دمم
تا دو عالم را به یک دم کم زنم
گر ز دوری جای بانگت بشنوم
بانگ بر خیل بنی آدم زنم
گر دهد یک مژهٔ تو یاریم
بر سپاه جملهٔ عالم زنم
پیش لعلت سنگ برخواهم گرفت
تا برین فیروزهگون طارم زنم
نفی تهمت را چو جام لعل تو
پیشم آید لاف جام جم زنم
گفته بودی دم مزن از زخم من
گرچه زخمت بر جگر محکم زنم
چون گلوگیر است زخم عشق تو
من چگونه پیش زخمت دم زنم
کافرم گر پیش روی تو مرا
زخمی آید رای از مرهم زنم
میروم در عشق همبر با فرید
تا قدم بر گنبد اعظم زنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق خود نسبت به معشوق صحبت میکند و بر تنهایی و درد عشقش تأکید میکند. او میگوید که بدون معشوق نمیتواند نفس بکشد و هر نوع شادی برایش بیمعناست. شاعر longing میکند برای لحظاتی که با معشوق باشد و از غم دوری رنج میکشد. او به زیبایی معشوق اشاره میکند و به قدرت عشقش که نمیگذارد از درد آن سخن بگوید. در نهایت، او عزم خود را برای مواجهه با همه موانع و چالشها در عشق اعلام میکند.
هوش مصنوعی: نمیتوانم بدون تو صحبت کنم و حتی اگر بخواهم، نمیتوانم شادی را با تو بودن احساس کنم.
هوش مصنوعی: دوست میخواهم تا در درد عشقش با من همآوایی کند؛ تا زمانی که من در درد تو با همصحبت شوم.
هوش مصنوعی: نی که بی تو نمیتوانم نواخت، چون اگر صدایی از خودم درآورم، بیتو ناخواسته به نامحرمان میزنم.
هوش مصنوعی: وقتی تو از غم من خوشحال میشوی، نباید خوشحال باشی، چون اگر هم غم نداشته باشم، باز هم خوشحالی ات جای نگرانی دارد.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم از دو جهان و مسائلشان رهایی یابم، تنها به یک لحظه با تو بودن نیاز دارم.
هوش مصنوعی: اگر از دور صدای تو را بشنوم، صدایم را در جمع مردم بلند میکنم.
هوش مصنوعی: اگر فقط یک مژهٔ تو به من کمک کند، من بر تمام عالم پیروز میشوم.
هوش مصنوعی: برای تو سنگی را آماده میکنم تا به زیبایی تو افتخار کنم و بر این آسمان آبی رنگ بزنم.
هوش مصنوعی: وقتی که تهمتها را از خود دور کنم و پاکیام را به اثبات برسانم، مانند جام زربفتی که در دست دارم، شروع به افتخار و غرور کرده و از زیبایی و بزرگی خود حرف میزنم.
هوش مصنوعی: تو گفته بودی که از درد من حرف نزن، اما اگر بخواهی، من میتوانم به شدت به زخم تو آسیب برسانم.
هوش مصنوعی: زخم عشق تو آنقدر عمیق و دردناک است که من نمیتوانم حتی در حضور تو حرف بزنم.
هوش مصنوعی: اگر من کافر باشم و در حضورت زخم بردارم، باز هم از محبت تو به من آرامش میبخشم.
هوش مصنوعی: به عشق فرید میروم تا بر بالای بزرگی قدم بگذارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نی همی گوید که دایم دم زنم
وین ندای عشق در عالم زنم
حرف و صوت و گفت را بر هم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم
حرف و گفت و صوت را برهم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.