فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان
بپوشید روی زمین را به نعل
هوا یک سر از پرنیان گشت لعل
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۴
همه تیغ و ساعد ز خون بود لعل
خروشان دل خاک در زیر نعل
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۵
که من رخش را بستم امروز نعل
بخون کرد خواهم سر تیغ لعل
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۶
عنان را گران کرد و او را بنعل
همی کوفت تا خاک او کرد لعل
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸
زمین آهنین کرده اسبان به نعل
بر او دست گردان به خون گشته لعل
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۱
زمین کان آهن شد از میخ نعل
همه آب دریا شد از خون لعل
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۷
ز شبگیر تا گشت خورشید لعل
زمین پر ز خون بود در زیر نعل
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر
به شبرنگ بر نیز دیبای لعل
فکندند و زرینش کردند نعل
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
جهان دید کوبان سمندش به نعل
بر و بازوی و تیغ و خفتانش لعل
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
همه دشت هندو بُد از زیر نعل
تن قیرگونشان ز خون گشته لعل
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکینتاش
شباهنگ پیشانی ماه نعل
برانگیخت گیتی به خون کرد لعل
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان
همه کوه درع و همه دشت نعل
دل خور کبود و رخ ماه لعل
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۶ - رزم فرامرز با شاه خاور زمین
چو دریای الماس شد کان لعل
سرکشته فرسود در زیر نعل
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۱ - رفتن فرانک به مهمانی دلارام گوید
بزیر سم اسپ او ریخت لعل
ز لعل روان یافت مسمار نعل
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۱۱ - رفتن سلم و قارن به کارزار کوش
نهان گشت خاک زمین زیر نعل
هوا گشته از پرنیان زرد و لعل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۸ - فی صفةالعلماء و امراء الدولة القاهرة و صفة غلمانه و جنده کثّرهماللّٰه
آن بشل پشه را کند پر لعل
وین زند در هوا مگس را نعل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۳ - در مدح نظامالملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی
دوستان را کند دو رخ چون لعل
دشمنان را کند سیاه چو نعل