فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۵
به پیش صف رومیان کس نماند
ز گردان شمشیرزن بس نماند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۱
به مرو اندر از چینیان کس نماند
بکشتند وز جنگیان بس نماند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۴ - داستان مهبود با زروان
به ایوان مهبود در کس نماند
ز خویشان او درجهان بس نماند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۳
می آور که از روزمان بس نماند
چنین بود تا بود و بر کس نماند
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸
کز این تخمهٔ ویسگان کس نماند
همه کشته شد جز شما بس نماند
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۵ - الحكایة و التمثیل
با که گویم درد دل چون کس نماند
تن زنم کز عمر من هم بس نماند
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷۹
ای مرغ جان طلب کن ازین آتشین قفس
راه برون شدن که تو را هم قفس نماند
زان دوستان خاصی که دیدید در دیار
دردا که در دیار وفا هیچ کس نماند
یاران نازنین همه رفتند و هیچ یک
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۰
مشنو که بی تو ناله زارم هوس نماند
پر شد جهان ز ناله مجال نفس نماند
کس یک نظر ندید ترا کز تو چون گذشت
او را ز حسرت تو نظر باز پس نماند
تا بر سمند ناز بخوبی بر آمدی
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶
در دل باختلاط کسانم هوس نماند
یا بهر اختلاط درین دور کس نماند
بی داد بین کزین شکرستان دلفریب
طوطی رمید گرد شکر جز مگس نماند
بر باد رفت نرگس و نسرین این چمن
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در سوگواری حضرت حسین«ع»
زین العباد ماند و کسش همنفس نماند
در خیمه غیر پردگیان هیچ کس نماند
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸
در سینه ای که عشق درآمد هوس نماند
در وادی یی که آتشی افتاد خس نماند
در سینه بود با تو نفس رشک داشتم
چندان کشیدم آه که دیگر نفس نماند
از هر طرف که می نگرم در مقابلی
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱
رفتند اهل جود در ایام کس نماند
در بزم روزگار به غیر از مگس نماند
زد قفل باغبان به در باغ آرزو
ما را دگر به شاخ هوس دسترس نماند
رفت از دماغ گوشه نشینان حضور قلب
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸
گر او رفت، بر جای او کس نماند
سخنگو، سخندان، سخن رس نماند