گنجور

 
۱
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۵۱۴
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۵ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

همانگه برآمد به جای نشست

بر آن تیغ برنده بنهاد دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۶ - رزم فرامرز با شاه خاور زمین

 

همه دشت از ایشان سر و پا و دست

به زیر پی پیل نر کشته پست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را

 

همان گه برآمد به جای نشست

به بر زد بدین سهمگین کار دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را

 

به جنگ اندر اندیشه باید نخست

که ناید سبو یکسر از جو درست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

نهاده بدو اندر آورد شست

گرفت از بر قبضه چرخ دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

گرازان همی رفت بر سان مست

به کوپال کرده دل کوه پست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۱ - رزم فرامرز با شیران و کشته شدن شیران به دست فرامرز

 

ز داد تو هست از همه هر چه هست

بجز تو کسی را بدین نیست دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۲ - کشتن فرامرز،گرگان را

 

برآورد و زد بر سرش کرد پست

سر و یال و گردنش درهم شکست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۲ - کشتن فرامرز،گرگان را

 

بخورد آب و روی و سر و تن بشست

به اندیشه خوب و رای درست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۳ - برداشتن فرامرز،گنج گرشاسب را

 

برآمد شهنشه ز جای نشست

ابا نامداران خسرو پرست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه

 

که چون گفتی آسوده خواهم نشست

شبیخون مرگت کند زیردست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان

 

بگفت این و هم در زمان برنشست

به کینه نهاد از بر تیغ دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان

 

به گرز و به تیغ اندرآورد دست

بسی مرد را کرد با اسب پست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان

 

خدنگش دل کوه خارا بخست

نهیبش پی چرخ گردون ببست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - دیدن فرامرز،پدر خود را به خواب

 

پیاده شد و دست او را به دست

گرفت و برافراز در شد ز پست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - دیدن فرامرز،پدر خود را به خواب

 

از آن جای خود ناگهانی بجست

برآویخت با نامور پیل مست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۵۱۴
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۲۶۲