سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۵ - کشتن فرامرز،اژدها را
همانگه برآمد به جای نشست
بر آن تیغ برنده بنهاد دست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۶ - رزم فرامرز با شاه خاور زمین
همه دشت از ایشان سر و پا و دست
به زیر پی پیل نر کشته پست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۷ - رفتن فرامرز به قیروان و پذیره شدن شاه قیروان،او را
چو تاراج کردند آن بوم رست
از آنجا ره ملک دیگر بجست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۷ - رفتن فرامرز به قیروان و پذیره شدن شاه قیروان،او را
از آن پس یکی روز اختر بجست
که در شهر رفتن کی آید درست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را
همان گه برآمد به جای نشست
به بر زد بدین سهمگین کار دست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را
به جنگ اندر اندیشه باید نخست
که ناید سبو یکسر از جو درست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را
نهاده بدو اندر آورد شست
گرفت از بر قبضه چرخ دست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را
گرازان همی رفت بر سان مست
به کوپال کرده دل کوه پست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۱ - رزم فرامرز با شیران و کشته شدن شیران به دست فرامرز
زبهر نیایش سرو تن بشست
یکی جایگاه پرستش بجست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۱ - رزم فرامرز با شیران و کشته شدن شیران به دست فرامرز
ز داد تو هست از همه هر چه هست
بجز تو کسی را بدین نیست دست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۲ - کشتن فرامرز،گرگان را
برآورد و زد بر سرش کرد پست
سر و یال و گردنش درهم شکست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۲ - کشتن فرامرز،گرگان را
بخورد آب و روی و سر و تن بشست
به اندیشه خوب و رای درست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۳ - برداشتن فرامرز،گنج گرشاسب را
برآمد شهنشه ز جای نشست
ابا نامداران خسرو پرست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۵ - دیدن فرامرز،بازارگان و گفتن او به فرامرز از سیمرغ
که او سخت دانا و زیرک دلست
همه دانشی نزد او حاصل است
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه
که چون گفتی آسوده خواهم نشست
شبیخون مرگت کند زیردست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان
بگفت این و هم در زمان برنشست
به کینه نهاد از بر تیغ دست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان
به گرز و به تیغ اندرآورد دست
بسی مرد را کرد با اسب پست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۰ - رزم فرامرز با شاه باختر و با شاه فرغان
خدنگش دل کوه خارا بخست
نهیبش پی چرخ گردون ببست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - دیدن فرامرز،پدر خود را به خواب
پیاده شد و دست او را به دست
گرفت و برافراز در شد ز پست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - دیدن فرامرز،پدر خود را به خواب
از آن جای خود ناگهانی بجست
برآویخت با نامور پیل مست