گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۸

 

ازان می همی کفشگر مست بود

به دیده ندید آنچ بایست بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۸

 

به کار اندرون نایژه سست بود

دلش گفتی از سست خودرست بود

فردوسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۴۱ - جنگ کوش پیل دندان با چینیان

 

تو گفتی یکی پیل سرمست بود

همه دشت پای و سر و دست بود

ایرانشان
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد

 

فتنه را بیداریی پیوست بود

زانک چشم نیم خوابش مست بود

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

شیخ را در کعبه یاری چست بود

در ارادت دست از کل شست بود

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرد توبه شکن

 

گر غباری در رهش پیوست بود

ز آب چشم او همه بنشست بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

از شراب نامرادی مست بود

زیر پای پیل محنت پست بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

هم سلاحش چست هم او چست بود

گوئیا از عشق بیرون رست بود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

زیر پایش چرخ گردون پست بود

در غم جوهر نه نیست و هست بود

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۱

 

مطرب خواهم که عاشق مست بود

در کوی خرابات تو پابست بود

گر نیست بود شاه و گر هست بود

یارب بده آن کس که ازین دست بود

مولانا
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۰ - شب

 

ز ناز دو چشمش ملک مست بود

ز سودای او رفته از دست بود

سلمان ساوجی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۰

 

جوان معرکه نادیده یی و میگویی

که پیش بازوی من شیر بیشه سست بود

گهی که بر تو کند حمله شیر از سر خشم

اگر ز جا نروی دعویت درست بود

اهلی شیرازی
 

سعیدا » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

آن که به پست آمده او هست بود

هست نگوییم که او مست بود

سعیدا
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۸

 

دوشم بخواب ساغر دولت بدست بود

بر صدر بارگاه جلالت نشست بود

زنجیر عدل و حلقه حبل المتین داد

بر در ز روی رفعتشان چفت و بست بود

بالا گرفت کرسی جا هم چنانکه عرش

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۲