گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

چند سال است تا که این جوهر ز من

خواستند او را همه شاهان ز من

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم

 

پرده رازست و استادان زمن

کرده هر یک بر صفت بشنو ز من

۱ بیت
عطار
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳۰ - در بیان آنکه سرّ به نااهل نشاید گفتن که او را زیان دارد. زیرا هر سخن را سرّی است و هر سرّی را سرّی دیگر هرکه سخن را داند و سر سخن را نداند ناچار کژ رود و باز سر پیش سر سر همچون سخن است، کسی که سر سر را نداند شنیدن سر زیانش دارد از این سبب موسی علیه‌السلام آن شخصی را که از حضرتش زبان و حوش و طیور التماس می‌کرد منع می‌فرمود و می‌گفت سلیمانی باید که از دانش زبان مرغان زیان نکند، در حق تو دانستن آن زهر قاتل است. باز وی لابه می‌کرد و موسی منع می‌فرمود تا سؤال و جواب از حد گذشت. آخرالامر گفت «ای موسی اگر همه نباشد باری زبان خروس و سگ که در خانه و بر درند بیاموز تا محروم نروم.» موسی زیان آنرا در آن آموختن مشاهده می‌فرمود، چندانکه منعش می‌کرد ممکن نمی‌شد و پند موسی را قبول نمی‌کرد، تا عاقبت آندو زبانرا به وی آموخت و فرمود که «یقین دان که از دانش این زیانمند خواهی شدن.»

 

بر مناره روند جمله ز من

برسانند آن به خلق ز من

۱ بیت
سلطان ولد
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب دوم - در آداب صادق و احتمال بر مجاهده » بخش ۱

 

نزاری یکی پند بشنو ز من

نباشی دژم پیش شاه زمن

۱ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۳ - حکایت

 

مرا بس بود راست بشنو ز من

که هستم به دوران شاه زمن

۱ بیت
حکیم نزاری
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۴٩

 

آنم که بندگی نکنم حرص و آزار

آزادگیست رسمم و این خود سزد ز من

حقا که بر سر افسر شاهی نبایدم

گر بیم آن بود که صداعی رسد ز من

شادی نمای هستم و از دولت زمان

[...]

۵ بیت
ابن یمین
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۱

 

این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من

نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن

غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار

باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲۸- سوره القصص » ۱۷- آیات ۶۲ تا ۶۷

 

در کجایند آن شریکان این زمن

که گمان گردیدشان انباز من

۱ بیت
صفی علیشاه