نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
ز نرگس وز بنفشه صحن خرگاه
گلستانی نهاده در نظرگاه
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
بلی چون رفت باید زین گذرگاه
ز خارا بِهْ بریدن تا ز خرگاه
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
هر لحظه به نوحه بر گذرگاه
بی خود به در آمدی ز خرگاه
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
یکی تیری زدندش بر جگرگاه
که پیکانش برآمد از کمرگاه
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عشرت کردن خسرو و شیرین بر لب شهر و دو افسانه گفتن آنان
ز بس عشرت همه شب تا سحرگاه
بهشت این جهانی بود خرگاه
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۴۰
آهی که من خسته برآرم ز جگرگاه
نُه پرده افلاک بسوزم به سحرگاه
از عشق نترسیدم و بنیاد مرا بود
افتد به خطر هر که نترسد ز خطرگاه
بر صدر سلاطین چو به مسند بنشینند
[...]
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۶۱ - جمشید در درگاه قیصر
ملک با تاج زر کرد عزم درگاه
چو صبح صادق آمد در سحرگاه
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۰ - قصه فرهاد
همی خواهم که جویی زین کمرگاه
ببری راست تا این سوی درگاه
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۳ - حکایت عاشق وفادار که چون سر او را بریدند از سر بسوی یار خود روان شد
شه گردون سریر عرش خرگاه
اشارت کرد با خاصان درگاه
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۴۵ - حکایت آن عاشق که بسبب عزلت گوی سعادت در خم چوگان خود یافت
چو شاهنشاه این فیروزه خرگاه
بجولان گاه صبح آمد سحرگاه
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۷ - گفتار در رفتار خادمان شیرین به طلب نزهتگاه دلنشین و پیدا نمودن دشت بیستون و خبردادن شیرین را
رسیده سبزههایش تا کمرگاه
درختانش زده بر سبزه خرگاه
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۱ - گفتار اندر گفت و شنید غلامان شیرین با فرهاد و بردن او را به نزد شیرین مه جبین
نه یک دیدن همه دستش نظر گاه
نشانده سد نگه در هر گذرگاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - جنگ ها جو
به چرخ افراشت دود تیره خرگاه
تفک را شعله شد شمع نظرگاه
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - شرافت گمنامی و بی اعتباری در نظر مردم
بلی چون رفتنی شد زین گذرگاه
زخارا به بریدن یا ز خرگاه