×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰
اگر بر جهان پاک مهتر شوم
تو را همچو کهتر برادر شوم
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
ز بیع شما من توانگر شوم
همان صاحب تخت و افسر شوم
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون
از در تو من کجا دیگر شوم
گر شوم بی امر تو کافر شوم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » آیینه سکندری » بخش ۲ - در مدح شمس السلاطین علاء الدنیا و الدین
من ار چه بدانمی گران سر شوم
کجا با حریفان برابر شوم
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳
وصل کو تا بینیاز از وصل آن دلبر شوم
ترک او گویم پرستار بت دیگر شوم
عقل کو تا سرکشم یک چند از طوق جنون
یعنی آزاد از کمند آن پری پیکر شوم
کو دلی چون سنگ تا از لعل او یکبارگی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲۷
سوختم چند از هوای نفس بی لنگر شوم
تا به کی چون خار و خس بازیچه صرصر شوم
از بلندی کم نگردد فیض من چون آفتاب
بیش گردد سایه ام چندان که بالاتر شوم
خودنمایی شیوه من نیست چون نادیدگان
[...]
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۶ - گفتگوی امام علیه السلام با عمربن سعد ملعون
که از تیغ بدخواه بی سر شوم
فدای ره پاک داور شوم