گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

بشد قارن و موبد و مرزبان

سپاهی ز بامین و ز گرزبان

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۰

 

چو میلاد و چون پارس مرزبان

چو پیروز اسپ‌افگن از گرزبان

فردوسی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر

 

نباشد به خود بر کسی مرزبان

که گوید هر آنچ آیدش بر زبان

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۱ - شتافتن اسکندر به جنگ دارا

 

به پاسخ گشادند یکسر زبان

دعا تازه کردند بر مرزبان

نظامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۶۶

 

خضر اینجا خاک می لیسد ز شرم ناکسی

من کیم تا تیغ او گردد به خونم ترزبان؟

غمزه اش را خط پشیمان از دل آزاری نکرد

تیغ را پیچیده کی می گردد از جوهر زبان؟

سعی کن کردارت از گفتار باشد بیشتر

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۰

 

کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبان

شعله می رقصد بهرنگ شمع بزمم بر زبان

جلوهٔ توحید را هر ملتی آیینه است

شاهد معنی نماید در لباس هر زبان

خامشی باشد هنر در کیش ارباب کمال

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۳

 

گرچه جز ذکرت نمی‌گنجد حدیثی در زبان

چون نگینم جای نام توست خالی‌بر زبان

درد عشق و ساز مستوری زهی فکر محال

خار پا چون آتش اینجا می‌کشد از سر زبان

مزرع اهل سخن شایستهٔ آفات نیست

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۴

 

کرد حرف بی‌نشانم عالمی را تر زبان

همچو عنقا آشیانی بسته‌ام در هر زبان

وصف آن خط شوخیی داردکه در اندیشه‌اش

می‌دواند ربشه‌ها موج رک گل بر زبان

به‌که عاشق حسرت دیدار در دل بشمرد

[...]

بیدل دهلوی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۳۸ - حکایت

 

باو داد دشنام چون مرزبان

بخیل آمدش این سخن بر زبان

آذر بیگدلی