خضر اینجا خاک می لیسد ز شرم ناکسی
من کیم تا تیغ او گردد به خونم ترزبان؟
غمزه اش را خط پشیمان از دل آزاری نکرد
تیغ را پیچیده کی می گردد از جوهر زبان؟
سعی کن کردارت از گفتار باشد بیشتر
همچو تیغ از جوهر ذاتی مشو یکسر زبان
چون صدف هر کس که دندان بر سر دندان نهد
گوهر شهوار جای حرفش آید بر زبان
جوهر ذاتی بود از لاف دعوی بی نیاز
آبداری بس بود در دانه گوهر زبان
هر که آب روی خجلت را شفیع خود کند
از مروت نیست آوردن گناهش بر زبان
خار را گل ز آتش سوزان سپرداری کند
در پناه مهر خاموشی بود خوشتر زبان
کشتی از موج خطر پیوسته می لرزد به خویش
رفت آسایش ز دل تا گشت بی لنگر زبان
همچو آب گوهر از موج حوادث ایمن است
هر که را در عالم آب است کوته تر زبان
همچو برگی کز هجوم میوه پنهان می شود
هست مستغرق به شکر نعمت حق هر زبان
گفتگوی آن بهشتی روی را بر لب میار
تا نشویی صائب از سرچشمه کوثر زبان
تا به وصف آن دهن شد سبزه خط ترزبان
طوطیان بر خاک می مالند از شکر زبان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حیا و شرم انسانها میپردازد و بر اهمیت کردار نسبت به گفتار تأکید دارد. شاعر به زیبایی میگوید که کلمات بدون عمل ارزش چندانی ندارند و باید از حقیقت وجود انسان نشأت بگیرند. او به ظرایف وجود انسان و ارتباط آن با خویشتنداری و ادب اشاره میکند و بیان میدارد که هر چه در دل داریم باید با گفتار ما همخوانی داشته باشد. به طور کلی، پیام شعر دعوت به سکوت در برابر لغزشها و پرهیز از زبانزد شدن کارهای ناپسند است و نشاندهنده تأثیرات منفی به کار بردن زبان بیملاحظه است.
هوش مصنوعی: خضر در اینجا به زمین مینشیند و از شرم و ناتوانی من به حالت خاک در میآید. من چه کسی هستم که تیغ او به خون من برسد؟
هوش مصنوعی: نگاه و ناز او باعث نمیشود که دلش از آزار دیگران احساس پشیمانی کند. آیا زباناش میتواند از عمق این تیرگیها رها شود؟
هوش مصنوعی: تلاش کن که عملهایت بیشتر از حرفهایت باشد؛ مانند تیغ که از ماهیت خود برمیخیزد، صرفاً به کلام اکتفا نکن.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دقت و حوصله به مسائل فکر کند و در مورد آنها عمیقاً تأمل نماید، میتواند حقیقتهای ارزشمندی را کشف کند و به بیان درآورد.
هوش مصنوعی: ذات واقعی انسان به گونهای است که نیازی به ادعاهای توخالی ندارد؛ مانند دانهای که تنها یک قطره آب برای نشان دادن ارزش خود کافی است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر شرم و خجالت از گفتن اشتباهاتش پرهیز کند، در واقع از آدمیت و مروت دور شده است.
هوش مصنوعی: گلی که از خار به وجود آمده، به دلیل آتش سوزانی که آن را پرورش داده، در سایه محبت خاموشی زندگی بهتری دارد.
هوش مصنوعی: کشتی به خاطر امواج خطر همواره در حالت لرزش است و آرامش از دلش رفته و در نتیجه بیثبات شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی خود صحبت و بیانش کم است و از حوادث دوری میکند، مانند آب گوهری است که از امواج ایمن مانده و کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: مانند برگی که به خاطر میوهی نهفته درونش، پنهان میشود، من نیز در شکرگزاری نعمتهای خداوند غرق هستم و هر زبانی به این نعمتها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: برای اینکه زیبایی و شیرینی گفتار آن بهشتی را از دست ندهی، آن را به زبان نیاور؛ زیرا ممکن است که زیبایی و خوشی آن، در کلام تو کمرنگ شود.
هوش مصنوعی: سبزهی تازه و دلپذیر به زیبایی توصیف میشود و طوطیان با لحن شیرین خود، شیرینی کلام را به زمین میپاشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبان
شعله می رقصد بهرنگ شمع بزمم بر زبان
جلوهٔ توحید را هر ملتی آیینه است
شاهد معنی نماید در لباس هر زبان
خامشی باشد هنر در کیش ارباب کمال
[...]
گر چه جز ذکرت نمیگنجد حدیثی در زبان
چون نگینم جای نام توست خالیبر زبان
درد عشق و ساز مستوری زهی فکر محال
خار پا چون آتش اینجا میکشد از سر زبان
مزرع اهل سخن شایستهٔ آفات نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.