گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۵ - در صفت دل فرماید

 

در این چاه بلا پخته شدستی

چه گویم کاین زمان مرده بُدستی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

دمی اینجایگه بیشک ز دستی

کز آن دم اوّل و آخر بدستی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۷ - قصّه منصور و عیان او بهر نوع فرماید

 

تو زان گلشن در اینجا آمدستی

هم از این گلخنی روشن شدستی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

ز یک جوهر چنین تابان شدستی

ولیکن تا چنین باشد بدستی

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱۹

 

اگر او ماه منستی شب من روز شدستی

اگر او همرهمستی همه را راه زدستی

وگر او چهره مستی به سر دست بخستی

ز کجا عقل بجستی ز کجا نیک و بدستی

وگر او در صمدیت بنمودی احدیت

[...]

مولانا