×
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه
که من بی تو چون ماهیی بر شخم
بسان گنه کار در دوزخم
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۵ - آمدن بهمن با لشکر به کابل از پی فرامرز به جنگ
وگر خود نخواهی که بینی رخم
به خون یکی بازده پاسخم
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۲۶ - عشق کوش به نگارین و کشتن او
نه آن کرد روزی که بیند رخم
نه یاور فرستاد و نه پاسخم
عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۱۲
گر من فلکم به مرتبت ور ملخم
در حضرت آفتاب حق کم ز یخم
صدبار و هزار بار معلومم شد
کز هیچ حساب نیستم چند چخم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم
شبها ز دم هوا فسرده چو یخم
زانو به شکم کشیده همچون ملخم
چنبر شده ام چنان که می نشناسد
کس موی زهار را زموی زنخم
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم
شبها ز دم هوا فسرده چو یخم
زانو به شکم کشیده همچون ملخم
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶۵ - زبان حال علیا مکرمه جناب سکینه خاتون(س)بر روی نعش پدر بزرگوارش
که بین نیلی از سیلی غم رخم
بسی گفتم آخر بگو پاسخم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹
ما را چه که گربه می کند تخم
ما را چه که گاو می زند شخم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » شورشنامه » بخش ۲۰ - زاری کردن فرنگیس در فراق والده بلقیس بانوی خود
خروشد درون و خراشد رخم
به تندی و تلخی دهد پاسخم
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۸ - برای کتابِ آقای مخبر السَّلطنه گفته شد در خیالاتِ عالیِ طفل
میکنم قِطعه زمینی شخم
از پس شُخم میفَشانم تخم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج
قضا را در آن سال از آن خوب شخم
ز هرتخم برخاست هفتاد تخم