فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر نکوکار » پادشاهی اردشیر نکوکار
ور ایدونک با ما نسازد جهان
بسازیم ما با جهان جهان
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر
به یک بنده بدهد سراسر جهان
ندارد به کاهش زمان جهان
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
نشسته در آن بزم شاه جهان
دلش فارغ از غصه های جهان
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
بدو گفت کای پهلوان جهان
منم بنده تو به هر دو جهان
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۶ - بازگشتن فرامرز از هند به ایران زمین
بسی آفرین کرد شاه جهان
برآن نامور پهلوان جهان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۲ - فارک و بازماندگانش
ز گیتی برون رفت شاه جهان
پراگنده شد تخمش اندر جهان
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح تمغاج خان
بشهریار جهان داد کردگار جهان
جهان سراسر تا راست کردگار جهان
براست کردن کار جهان رسید و رسد
بشهریار جهان لطف کردگار جهان
ندا رسید بگوش جهانیان ز ملک
[...]
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » حکایت خطی که برادران یوسف هنگام فروش او دادند
هم ز عکس روی سیمرغ جهان
چهرهٔ سیمرغ دیدند از جهان
عطار » وصلت نامه » بخش ۲ - وصلت نامه از مقالات شیخ بهلول در رموز توحید
سر احمد بود عثمان در جهان
دوست احمد بود اندر دو جهان
عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال
از یکی شد کوه پیدا در جهان
از برای ساکنی این جهان
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۶ - المقالة برهان المحققین شیخ لقمان قدس سره
من بغیر تو نبینم در جهان
قادر و پروردگار دو جهان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
تا که نبض از نام کی گردد جَهان
او بود مقصود جانش در جهان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - مرتد شدن کاتب وحی به سبب آنک پرتو وحی برو زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و سلم بخواند گفت پس من هم محل وحیم
غنج و نازت مینگنجد در جهان
باش تا که من شوم از تو جهان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم
در قران این جهان با آن جهان
این جهان از شرم میگردد جِهان
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۸۹ - پشیمان شدن مریدان از آن حالت و خود را ملامت کردن که چرا گفتۀ شیخ را حق ندانستیم چون از ما کاملتر و داناتر و بیناتر است
قالبش گرچه هست شد زجهان
جان او از جهان همیشه جهان
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۶ - استشهاد آوردن حکایت ابراهیم ادهم رحمة اللّه علیه جهت تاکید پند و موعظه بر این معنی
ننگش آید ز گفتگوی جهان
متنفر بود از آن و جهان
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۷ - در بیان آنکه عالم چون کوهی است. و افعال و اقوال آدمیان چون صداها که بشخص وا میگردد بدی را بدی و نیکی را نیکی که انالانضیع اجرمن احسن عملا
چند روز است این حیات جهان
خویش را زین حیات زود جهان