گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۶۲
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

از آن پیوندها آمد حرارات

دگر پیوند کز وی شد برودت

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

نداند علم کلی را نهایت

برون آرد صناعت از صناعت

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

ازان پس آمدش منشور و خلعت

لوای پادشاهی از خلیفت

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

هم از تخمه بزرگ و هم ز دولت

هم از پایه بلند و هم ز همت

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

تو هر جایی بری پیغام فرقت

ببر اکنون ز من پیغام وصلت

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

خرد دور از تو مثل آسمانت

هوا نزدیک تو همچون روانست

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۸ - در وصف بهار و مدح محمدبن نصر سپهسالار خراسان

 

با این نکو نیت که تو داری بدین صفت

دارد به کارهای تو سلطان تو نیت

زیر نگین خاتم تو کرد مملکت

بفزود هر زمانت یکی جاه و منزلت

۲ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

دست بر بر زد و بر سر زد و بر جبهت

گفت بسیاری لاحول و لا قوت

تاک رز را گفت: ای دختر بیدولت

این شکم چیست، چو پشت و شکم خربت

۲ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

با که کردستی این صحبت و این عشرت؟

بر تن خویش نبوده‌ست ترا حمیت

۱ بیت
منوچهری
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳

 

اگر یار مرا دیدی به خلوت

بگو ای بی‌وفا ای بی‌مروت

گریبانم ز دستت چاک چاکو

نخواهم دوخت تا روز قیامت

۲ بیت
باباطاهر
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم

 

به ساعد دم تیغ بانوگشسب

نگه داشت ببر بیانش ز دست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن

 

سوی میمنه هردوان را بخواست

ابر میسره مردمان را گماشت

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن

 

همی دادشان پند و سودی نداشت

نگشتند اگر چه نبردآزماست

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

وزآن پس برافکند تخم برست

همیشه چنین بودگفتن درخت

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۶۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۲۳۲
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود