دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰
چگونه بلائی که پیوند تو
نجویی بد است و بجویی بتر
شبی بیش کردم چگونه شبی
همی از شب داج تاریک تر
درنگی که گفتم که پروین همی
[...]
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینش آفتاب
ز خاور بر آید سوی باختر
نباشد از این یک روش راستتر
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸
هم از خاوران تا در باختر
ز کوه و بیابان وز خشک و تر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
به چیزی فریبد دل آویزتر
که باشد نیازش بدان بیشتر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۶ - آگاهی شاه قیروان از رسیدن گرشاسب
نمد زود برکش چو شد ز آب تر
که تا بیش ماند گرانبارتر
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱ - نامه نوشتن دایه نزد شهرو و کس فرستادن شهرو به صلب ویس
چو این نامه بخوانی هر چه زوتر،
بکن تدبیر شهر آرای دختر.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان
به چشم من زمین مرو خوشتر
که گویی آسمانستی پر اختر
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
اگر زین ابر بیرون آید اختر
به درد من ز من گرید فزونتر
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
بماند این درخت سایه گستر
ز مینو باد وی را سایه خوشتر
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
همه شب رخش در باران شده تر
به برف اندر سوار از رخش بدتر
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
نه دیو خیم او گشتهست بهتر
نه کوه خشم او گشتهست کمتر
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۸
ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور
وز پنج نماز شکر تو واجب تر
ای دشمن تو بمانده اندر ششدر
زیر قدمت باد سر هفت اختر
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۵۰ - دیدن کاخی آباد و گفتگوی کوش آفریننده ی جهان با پیری فرزانه
نبینی کس از خویشتن خوارتر
نه بیچاره تر نیز و غمخواره تر
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۸ - دیگری را گوید
بدخو از بینکاح زاده بتر
زانک ازو بار به کشد استر
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
کرد گریان و کرد زاده بتر
مغزها خشک و دیدهها شد تر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
از این بستان به جز یک میوهٔ تر
طلب کن میوههای خوب و خوشتر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
فتاده در ره جان او خوش و تر
حقیقت میرود هر لحظه خوشتر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
چو پیشانی کنی از آب او تر
ترا این سر بود هر بار خوشتر
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - فی نعت الرسول صلی اللّه علیه و سلم
در بر جودش متاع خشک و تر
یک جوآرد وزن اما خشک تر
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
لیک بر روی زمین از خشک و تر
هیچم از غفلت نیاید بیشتر