عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه
چو ما این بند مشکل برگشاییم
بر قاضی به ادرگاه تو آییم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
بده جامی دگر کاندر فنائیم
در آن جامت دگر مستی نمائیم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را
تمامت انبیا و اولیائیم
ستادستند و درعین بقائیم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۴ - تحسین کردن جنید منصور را در اسرار عشق
چو ما ز این صورت اینجا آشنائیم
نمود تو در این صورت نمائیم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور
همی گوئیم بالجمله خدائیم
نه چون سالوسیان بیوفائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۷ - در حکایت پدر و پسر و در کشتی نشستن و مقالات ایشان با یکدیگر فرماید
چو هر دو باهمیم و نی جدائیم
ز دید یکدگر ما پادشائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۰ - در عیان پسر و اسرار منصور و اجازت از پدر خواستن فرماید
خدا با ماست ماهم با خدائیم
که این دم یافته عین بقائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
نبُد منصور حق میگفت مائیم
که اندر جان و دل کلّی خدائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
همه اندر جزیره چون درآئیم
یکی نقشی از این دنیا نمائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این منزل در آخر چون فنائیم
حقیقت هر دو در بود خدائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
چو جانان با من است و آشنائیم
در آخر بیشکی عین خدائیم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
همه در بحر استغنا فنائیم
همه در عین دیدار خدائیم
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۹۸ - الحقیقة
در عالم کشف اگر گلی بنماییم
صد نغمه چو بلبل به دمی بسراییم
گر ما سرِ صندوق صفا بگشاییم
سلطانی تخت آسمان را شاییم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۲
ماییم نگین خاتم جان ماییم
ماییم که بیگار خرد فرماییم
در آتش غم چو شمع از آن فرساییم
کز جسم بکاهیم و بجان افزاییم
عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳
ای دوست، بیا، که ما توراییم
بیگانه مشو، که آشناییم
رخ بازنمای، تا ببینیم
در بازگشای، تا درآییم
هر چند نهایم در خور تو
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۶ - مثنوی
اندرین مزبله چه میپاییم؟
روی بنمای، تا برون آییم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۷
هین، خیره خیره مینگر اندر رخ صفراییم
هر کس که او مکی بود داند که من بطحاییم
زان لاله روی دلستان روید ز رویم زعفران
هر لحظه زان شادی فزا بیش است کارافزاییم
مانند برف آمد دلم، هر لحظه میکاهد دلم
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۵
جز جانب دل به دل نیاییم
یک لحظه برون دل نپاییم
ماننده نای سربریده
بیبرگ شدیم و بانواییم
همچون جگر کباب عاشق
[...]