فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۳
فرخزاد را گفت پر مایهای
همی روم را همچو پیرایهای
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳
چهل کرده مثقال هر خایهای
همان نیز گوهر گرانمایهای
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
تو درگاه را همچو پیرایهای
همان تخت ودیهیم را مایهای
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
بدی را تو اندر جهان مایهای
هم از بیرهان برترین پایهای
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰
که هوش تو بر دست همسایهای
یکی دزد و بیکار و بیمایه ای
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۲۳ - رزم شاه بهمن با لؤلؤ
جوان و دلیر و سبکمایهای
که نزدیک لؤلؤ بدش پایهای
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۷ - نامه نوشتن شاه بهمن پیش گردان فرامرز پسر رستم
گهر هر یکی بود چون خایهای
به هنگام سختی به سرمایهای
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۱۰ - رزم سوم بهمن با فرامرز پسر رستم
تو به دان که شاهی و پرمایهای
به دانش ز ما برترین پایهای
ایرانشان » بهمننامه » باز آمدن بهمن از هند به ایران و رها کردن زال و دختران رستم از بند » بخش ۸ - رفتن بانوگشسب به نزدیک برزین آذر به ساری و کشته شدن کرکوی
ندیدم سپاه ورا مایهای
نه همچون بزرگان ورا پایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳ - در نعت خواجه کاینات
شب از چتر معراج او سایهای
وز آن نردبان آسمان پایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۹ - ستایش اتابیک اعظم نصرةالدین ابوبکربن محمد
چو دریا نگویم گران سایهای
همانا که چون کان گرانمایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۳ - نامه دارا به اسکندر
از او هر زمان روح را مایهای
خرد را دگرگونه پیرایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
شب از ماه بربست پیرایهای
شگفتی بود نور بر سایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۷ - نشستن اسکندر بر جای دارا
پس آنگاه با هر گرانمایهای
سخن گفت بر قدر هر پایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را
هزار آفرین بر چنان دایهای
که پرورد از انسان گرانمایهای
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵ - در اندازه هر کاری نگهداشتن
بهاندازه هرکه را مایهای
دها و دهش را دهد پایهای
عطار » منطقالطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود
چون تو گم گشتی چنین در سایهای
کی ز سیمرغت رسد سرمایهای
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید
بود در کاریز بیسرمایهای
عاریت بستد خر از همسایهای