انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲
سهل میگیرم چو با ما کردهای
گرچه میگیرم که عمدا کردهای
من خود از سودای تو سرگشتهام
هر زمان با من چه صفرا کردهای
کشتی صبرم شکسته از غمت
[...]
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۶
باز به تنها چنین عزم کجا کردهای؟
وعدهٔ وصل که بود اینکه وفا کردهای؟
سخت به جوش اندری، تا چه هوس میپزی؟
بس به هوس میروی، تا چه هوا کردهای؟
رفتی و ما همچنین بر سر یاری و مهر
[...]
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶
لعل را بر آفتاب حسن گویا کردهای
ز آفتاب حسن خود، یک ذره پیدا کردهای
قفل یاقوت از در درج دهن بگشودهای
گوهر پاکیزه خویش آشکارا کردهای
در همه عالم نمیگنجی ز فرط کبریا
[...]
ناصر بخارایی » مثنوی هدایتنامه » ۲- در مناجات
همه لطف در کار ما کردهای
همه حاچت ما روا کردهای
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵۱
بازم از سودای زلفت مست و شیدا کردهای
بازم اندر دیدهٔ بینا تو مأوا کردهای
از شراب لعلفامت وز دو چشم نیمهمست
بر سر بازار عشقم باز رسوا کردهای
از فروغ روی همچون ماه و خورشیدت دگر
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
وه چه حسن است اینکه پیدا کرده ای
شکل جان را آشکارا کرده ای
صورت و معنی پدید آورده ای
تا جمال خود هویدا کرده ای
غنچه ای از گلستان بنموده ای
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۱۰
گفته ای الیوم اکملت لکم دین الهدی
آن زمان کین رحمت مهداة اهدا کردهای
تا ز مهر او تواند صبح صادق دم زدن
غرّه او را ز نور مهر غرّا کردهای
تا بود شب آیتی از گیسوی مشکین او
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۱
حسن خویش از روی خوبان آشکارا کردهای
پس به چشم عاشقان آن را تماشا کردهای
ز آب و گل عکس جمال خویشتن بنمودهای
شمع گل رخسار و ماه سرو بالا کردهای
جرعهای از جام عشق خود به خاک افشاندهای
[...]
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۲
تا به گرد گل ز سنبل زلف پیدا کردهای
ماه تابان را نهان در نیمشبها کردهای
غنچه را تا در تبسم همچو گل بگشادهای
بلبل روح مرا صد گونه گویا کردهای
ای که از فرط بزرگی مینگنجی در جهان
[...]
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴
بیجهت با ما چرا آهنگ غوغا کردهای؟
غالبا امروز قصد کشتن ما کردهای
گاه چون شیر و شکر، گاهی چو آب و آتشی
من نمیدانم چه خویست این که پیدا کردهای؟
گر مسیحا مردهای را زنده میکرد از دعا
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۶۰۴- مولانا جنی قزوینی
جنیا، از راستی چیزی تمنا کرده ای
راستی را خوش حریف چرب پیدا کرده ای
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
از فریب وعدهای بازم شکیبا کردهای
باز افسون را زبان بند تمنا کردهای
گرچه ظاهر کردهای هر وعدهای را صد خلاف
هر خلاف وعده را صد عذر پیدا کردهای
بهر جان بردن اجل هم دست و پایی میزند
[...]
شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت اول
حسن خویش از روی خوبان آشکارا کرده ای
پس به چشم عاشقان خود را تماشا کرده ای
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۷
غم به سزا دادهای دل به نوا کردهای
از تو پذیرفتهام هرچه عطا کردهای
جز گل و برگ رضا حاصل تسلیم نیست
بیخ ستم کندهای قطع جفا کردهای
نوبت شادی زدیم بندگی از ما نرفت
[...]
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۹
باز ای دل تازه در کوی بتی جا کردهای
آن چه عمری خواستی امروز پیدا کردهای
شکوه از کشتن بود فردا شهیدان تو را
شکوه ما آن که در کشتن مدارا کردهای
چون توانم دید بزم غیر جایت چون زرشک
[...]
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۵۸
باز خوش اسباب رسوایی مهیا کردهای
این گرفتاران نو را خوب پیدا کردهای
زین نگاه گرم پی در پی به سوی بوالهوس
شهره آفاق خواهی شد نگه تا کردهای
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۰
شاد باش ای دل که خود را خوب رسوا کردهای
چون نکونامی بلایی را ز سر وا کردهای
هرکه را بینم کشش سوی تو دارد خاطرش
آفتابی، در دل هر ذرهای جا کردهای
شکر احسان تو چون آرم به جا ای غم، که تو
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۰
آه که امشب چهها با دل ما کردهای
بر در مستی زده باز چهها کردهای
دوخته بودم به صبر چاک دل خویش را
پیرهن طاقتم باز قبا کردهای
هرچه دلت رو به اوست قبلهٔ آمال اوست
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴۲
ای امل آواره فرصت را چه رسوا کردهای
نوحه کن در یاد امروزی که فردا کردهای
حسن مطلق را مقید تا کجا خواهی شناخت
آه از آن یوسف که در چاهش تماشا کردهای