گنجور

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴

 

میِ صافی بیار ای بُت که صافی است

جهان از ماه تا آن‌جا که ماهی است

چو از کاخ آمدی بیرون به صحرا

کجا چشم افکنی دیبای شاهی است

بیا تا می خوریم و شاد باشیم

[...]

دقیقی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

گر او را دعوا صاحب‌کلاهی است

مرا نیز از قصب سربند شاهی است

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۲ - مردن مریم و تعزیت‌نامهٔ شیرین به خسرو از راه باد افراه

 

بهشت از حضرتش میعاد‌گاهی است

ز باغ دولتش طوبا گیاهی است

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

بیرون‌تر ازین حواله‌گاهی است

کانجا به طریق عجز راهی است

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

اطلس که قبای لعل شاهی است

با قرمزی رخ تو کاهی است

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۵ - داستان حاجی و صوفی

 

مرغ‌ِ شمر را مگر آگاهی است!

کآفت ماهی درم ِ ماهی است

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۴۸

 

دل گفت: «رهِ زلف تو چون کوتاهی است»

چون دید که نیست هر زمانش آهی است

در زلفِ تو میرفت و به زاری میگفت:

«یا رب چه دراز و بس پریشان راهی است!»

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۳

 

مقام علم دین در فر شاهی است

مرا در معنی این علم راهی است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

بنزد همّتم دنیا چو کاهی است

که دنیا در بر عقبی چو راهی است

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۹ - الشریعة

 

آیین قلندر ار نظر کوتاهی است

ترتیب ادب علامت آگاهی است

چون سِر به زبان شرع می شاید گفت

گفتن به زبان دیگری گمراهی است

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۲ - تشبیه نص با قیاس

 

دایم اندر آب کار ماهی است

مار را با او کجا همراهی است

مولانا
 

عبید زاکانی » عشاق‌نامه » بخش ۲۵ - در صفت حال

 

ترا جای دگر آرامگاهی است

وز این سازنده‌تر آب و گیاهی است

عبید زاکانی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۸۵

 

دل منزل نزل پادشاهی است

دل آینهٔ جمال شاهی است

در آئینهٔ تمام اشیا

سری بنما به ما کماهی است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۲۹

 

دل مغرب نور ماه شاهی است

دل مشرق مهر صبحگاهی است

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲