گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

جوابش داد کز کسهای شاهم

به درگاهش ز پیشان سپاهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

ترا ای ساده دل چون داد خواهم

که ویران شد به دستت جایگاهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

توی از دوستان پشت و پناهم

توی فریادجوی و چاره خواهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد

 

به هر نامی که خواهی زو نکاهم

به میدان در چنو پنجاه خواهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد

 

به رامین نیز جز نیکی نخواهم

برادر باشد و پشت و پناهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را

 

من از خوبی و زشتی بی گناهم

کجا من خویشتر را بد نخواهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

دریغا تخت و ایوان و سپاهم

دریغا کشور و شاهی و گاهم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - مدیح ابوالفرج نصر بن رستم

 

مولای تو و بنده آن روزی چو ماهم

چون شیفتگان بسته آن زلف سیاهم

هر چند من از عشق تو در ناله و آهم

هر چند من از عشق تو از گاه به چاهم

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

ای دو زلفت دراز و بالا هم

وی دو لعلت نهان و پیدا هم

شوخ تنها که خواند چشم ترا

چشم تو شوخ هست و رعنا هم

بستهٔ تو هزار نادان هست

[...]

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۹ - در شکایت احوال

 

من در این غصه جان همی‌کاهم

منصب این جهان نمی‌خواهم

سنایی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۲۷ - ۷ - النوبة الثالثة

 

آخر بسوی سعادت آید را هم

بیرون جهد از محاق روزی ما هم‌‌‌

میبدی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمین‌بوس

 

من از سِحرِ سَحَر پیکان راهم

جرس‌جنبانِ هاروتانِ شاهم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

درم بگشای کآخر پادشاهم

به پای خویشتن عذر تو خواهم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

ز دوراندازی مَشکوی شاهم

که در زندان این دِیر است چاهم

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۹