گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۴

 

یکی دخمهٔ خسروانی کند

پس از رفتنم مهربانی کند

فردوسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - فی المدیحه

 

روی مرجانی ز چشمم دوست پنهانی کند

تا سرشک چشم من چون روی مرجانی کند

چون نبیند لعل ریحانی لبش با لعل خویش

ای بسا چون خویش بیند لعل ریحانی کند؟

چون کمان ابروش دارد قامت من چون کمان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح میر ابوالمعالی شمس الدین

 

دوستان را جاودان پر گوهر کانی کند

دشمنان را دیده ها پر خشت ماکانی کند

گر کسی دیگر جز او رأی سخن دانی کند

راست همچون بنده باشد که یزدانی کند

گر بجنگ آهنگ خان و لشگر خانی کند

[...]

قطران تبریزی
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۲۸

 

زلف سرمستش چو در مجلس پریشانی کند

جان اگر جان را نیندازد گرانجانی کند

عقلها را از پریشان زیستن نبود گزیر

اندر آن مجلس که زلف او پریشانی کند

تا پریشان نیست بر سوسن همی ساید عبیر

[...]

ظهیر فاریابی
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۹ - حکایت در معنی تواضع نیکمردان

 

هنرور چنین زندگانی کند

جفا بیند و مهربانی کند

سعدی
 

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۲۱ - ادب میزبانی

 

سبک روح خود کی گرانی کند

فرشته‌صفت زندگانی کند

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱

 

که دشمن بِدان شادمانی کند

دگرباره از سر جوانی کند

حکیم نزاری
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۰ - در بیان تلوین و تمکین میفرماید

 

عاشق اینجا بس پریشانی کند

حالتش دعوی سبحانی کند

امیر حسینی هروی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن

 

نوح را ز آن عشق طوفانی کند

تا که بر دعویش برهانی کند

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن

 

عقل گوید عشق ویرانی کند

عشق گوید عقل نادانی کند

اسیری لاهیجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۷ - ترکیب بند در مدح امام ثامن ضامن علی بن موسی‌الرضا علیه التحیة والثناء

 

در گناه هر که عفوت خویش را بانی کند

ایمنش در ظل خویش از قهر ربانی کند

خواهد ار اجر عبوری بردرت مور ذلیل

ایزدش شاهنشه ملک سلیمانی کند

صد جهانبانش به دربانی رود هر پادشه

[...]

محتشم کاشانی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » ساقی‌نامه

 

مئی را کزو جسم جانی کند

بباده، زمین آسمانی کند

رضی‌الدین آرتیمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح نواب ظفرخان

 

بحر طبعم در سخن چون گوهر افشانی کند

در صدف گوهر ز خجلت چهره مرجانی کند

صائب تبریزی
 
 
۱
۲