گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۵۷

 

دل در سر درد شد به درمان نرسید

جان در سر دل شد و به جانان نرسید

خوش خوش برسید عمرم ازگفت و شنود

وین قصّهٔ درد ما به پایان نرسید

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۴

 

دردا که دلم به هیچ درمان نرسید

جانش به لب آمد و به جانان نرسید

در بی خبری عمر به پایان آمد

و افسانهٔ عشق او به پایان نرسید

عطار
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۷

 

عاقبت درد من خسته به پایان نرسید

سر سرگشته ام از وصل به سامان نرسید

پایمال شب هجران شده چون مور ضعیف

شمّه ای قصه ی دردم به سلیمان نرسید

دردم از حد شد و جز ناله ندارم همدم

[...]

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۸

 

دل به درد آمد و از دوست به درمان نرسید

عهد بشکست دلارام و به پیمان نرسید

جان رسیدم به لب ای نور دو چشمم دانی

عمر بگذشت و شب هجر به پایان نرسید

گشته پامال فراق رخ یارم چه کنم

[...]

جهان ملک خاتون
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۴۵

 

بی درد دلی کسی به درمان نرسید

بی جذبه حق کسی به رحمان نرسید

روی تو که هست آینه صورت حق

بی معنی آن کسی به قرآن نرسید

نسیمی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

تا نخست از طرف عشق تو فرمان نرسید

شرح حال دل موری به سلیمان نرسید

تا نشد راهبر تشنه لبان رحمت تو

قدم خضر به سرچشمهٔ حیوان نرسید

ما و اندیشهٔ دردت که مریض غم عشق

[...]

خیالی بخارایی
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵

 

دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید

درد هجران من از درد بدرمان نرسید

سالها در ره مقصود بسر میرفتیم

عمرم آخر شد و این راه بپایان نرسید

غرقه بحر تحیر دل من با لب خشک

[...]

کوهی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹

 

دل به درد آمد و این درد به درمان نرسید

سر درین کار شد و کار به سامان نرسید

آن جفا پیشه، که بر ناله من رحم نکرد

کافری بود، به فریاد مسلمان نرسید

کس بر آن شه خوبان غم من عرض نکرد

[...]

هلالی جغتایی
 

عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۸۷

 

دردا که اجل رسید و درمان نرسید

توفیق به غور شور بختان نرسید

مرگ آیت یأس خواند در شهر دلم

کفر آمده ساخت دیر، ایمان نرسید

عرفی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵

 

عیش دنیا به جز خسان نرسید

جز ریاضت به عاقلان نرسید

سود کرد آنکه دل ز دنیا کند

مرد آزاده را زیان نرسید

گشت بیچاره آنکه دنیا خواست

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶

 

سوخت هرچند دل بجان نرسید

کارد غم به استخوان نرسید

جان بسی کند و روی یار ندید

دست کوشش باستخوان نرسید

یای خواهش ازین جهان کندم

[...]

فیض کاشانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۶

 

کار رسوایی ما حیف به پایان نرسید

نارسا طالع چاکی که به دامان نرسید

دل بر آن شبنم لب تشنه مرا می سوزد

که به سرچشمهٔ خورشید درخشان نرسید

تا به پای علم دار نیاوردش عشق

[...]

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۲

 

تا در غم جانان، به لبم جان نرسید؛

آن درد که داشتم، به درمان نرسید

دردا که رسید با هزاران حسرت

جان بر لب و لب بر لب جانان نرسید!

آذر بیگدلی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

یار نامد به سرم تا به لبم جان نرسید

بهتر آن بود که این درد به درمان نرسید

یک قدم نیست فزون مرحله عشق و عجب

راه چندانکه بریدیم به پایان نرسید

ترک من تاختن از اصل نداند که به صید

[...]

یغمای جندقی