نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۱ - خردنامه افلاطون
به دریا درآنکس که جان میکند
هم آنکس که در کوه کان میکند
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸
عشق توام داغ چنان میکند
کآتش سوزنده فغان میکند
بر دل من چون دل آتش بسوخت
بر سر من اشکفشان میکند
درنگر آخر که ز سوز دلم
[...]
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
گفتمش ای دوست او جان میکند
خویشتن را او بزندان میکند
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
یار دست جور در جان میکند
زانکه کار جان بمرجان میکند
ناوک مژگان کافر مذهبش
رخنه در شمشیر ایمان میکند
حلقه زنجیر زلفش هر شبی
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان
ابر عمانی چمنها را دُرافشان میکند
تا دهان باغ را پر زّر رخشان میکند
دامن خورشید یک چشمه زاشک شعشعه
دامن کهسار پر لعل بدخشان میکند
هر شبی قندیل زر اندود این نیلی رواق
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۴ - و قال ایضاً یرثی الصّدر السّعید رکن الدّین مسعود
بر هیچ آدمی اجل ابقا نمی کند
سلطان مرگ هیچ محابا نمی کند
عامست حکم میراجل بر جهانیان
این حکم بر من و تو بتنها نمی کند
غارت گر حوادث در خانۀ وجود
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی
در نهان جان از تو افغان میکند
گرچه هر چه گوییش آن میکند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در معنی این حدیث کی اغتنموا برد الربیع الی آخره
زانک با جان شما آن میکند
کان بهاران با درختان میکند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و امیری اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن
گرچه صرصر بس درختان میکند
با گیاه تر وی احسان میکند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز
گاه نقش خویش ویران میکند
آن پی تنزیه جانان میکند
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳
زلف او بر رخ چو جولان میکند
مشک را در شهر ارزان میکند
جوهری عقل در بازار حسن
قیمت لعلش به صد جان میکند
آفتاب حسن او تا شعله زد
[...]
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۹
حاکمِ ظالم، به سِنانِ قلم
دزدیِ بیتیروکمان میکند
گَلّهی ما را، گِلِه از گرگ نیست
اینهمه بیداد، شَبان میکند
آنکه زیان میرسد از وی به خَلق
[...]
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۲ - گفتار اندر گردش روزگار
خداوند خرمن زیان میکند
که بر خوشهچین سر گران میکند
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸
ترک ستم پرست من ترک جفا نمیکند
عهد به سر نمیبرد، وعده وفا نمیکند
هندوی ترک آن صنم کرد بسی خطا ولیک
ناوک چشم مست او هیچ خطا نمیکند
گر به وصال او رسم، هم بربایم از لبش
[...]
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۱۰
زلف تو خورشید را در سایه پنهان میکند
روز روشن با شب تاریک یکسان میکند
گل چو میبیند که رویت بوستانافروز شد
قرب یک سال از خجالت ترک بستان میکند
از چه شد زلف تو در بند پریشانی خلق
[...]
کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۲۶
بر سر بیمو حسام خلوتی را هرکه زد
حق به دست اوست گر فریاد و افغان میکند
چون سرش زیر کلاه بخیه از گرمی بسوخت
بر مثال کاسه نو بانگ پنگان میکند
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۴
درد مرا طبیب مداوا نمیکند
با من ز روی لطف مدارا نمیکند
دردیست در دلم که علاجش به دست اوست
وآن سنگ دل دواش مهیا نمیکند
تیغ ستم زند به دلخستگان هجر
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۵
با من خسته دلبرم غیر جفا نمیکند
کام دل حزین من دوست روا نمیکند
چونکه دلم به درد او هست حزین و مبتلا
درد مرا ز لب چرا دوست دوا نمیکند
گفته بُد او وفا کنم ور نکند عجب مدار
[...]