فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در دعای به سلطان محمود غزنوی گوید
چندانکه جهانست ملک شاه جهان باد
با دولت پاینده و با بخت جوان باد
تا بود ملک شهر ده و شهرستان بود
همواره چنان شهر ده و شهرستان باد
چونانکه ازو عالمی از بد به امانند
[...]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
شهنشاهی و نامش جاودان باد
تنش آسوده و دل شادمان باد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
به راه اندر شتاب تو چنان باد
که گردت را نیابد در جهان باد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد
به نیکو روزگارت جاودان باد
به شاهی بخت نیکت کامران باد
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۲
ملکا کار تو بسامان باد
کار اعدای تو پریشان باد
رنجها را بقات فرمان ده
دردها را لقات درمان باد
راحت جان صد هزار تنی
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - هم در ثنای او
تا جهانست ملک سلطان باد
بر جهانش به ملک فرمان باد
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد
همه دعوی طالع میمونش
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - هم در مدیح
ای خواجه دل تو شادمان باد
جان تو همیشه در امان باد
این رای سفر که یش داری
بر تو به خوشی چو بوستان باد
شادی و سلامتی و رادی
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - خیر باد شغل و سفر
ای خواجه دل تو شادمان باد
جان تو همیشه در امان باد
این راه و سفر که پیش داری
بر تو به خوشی چو بوستان باد
اقبال و جمال و دولت و عز
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵
ای صدر جهان ناصر تو یزدان باد
رای تو معین و دولتت سلطان باد
عمر تو و دولت تو جاویدان باد
آنچت باد ز کامرانی آن باد
امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۵۵
ای ناصر دین ناصر تو یزدان باد
اقبال تو در تن سعادت جان باد
گردون به مراد رای تو گردان باد
وز گردش آن هر چه تو خواهی آن باد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۲ - در مدیح
تا باد جهان دولت این صدر جهان باد
حکمش چو قضا در همه اطراف روان باد
حل همه اشکال ازان لفظ و بیانست
فیض همه ارزاق ازان کلک و بنان باد
جانت ز همه نایبه در حفظ خدایست
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - در مدح سلطان ملکشاه سلجوقی
تا ابد بر فلکت فرمان باد
هر چه گوئی که چنین چونان باد
مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴۵
بی یاد تو در تنم نفس پیکان باد
دل زنده باندهت چو تن بیجان باد
گر در تن من بهیج نوعی شادیست
الا به غمت پوست برو زندان باد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
حسودش بستهٔ بند جهان باد
چو گردد دوست بستش پرنیان باد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۱ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
جهانداور، جهاندارِ جهان باد
زمانه حکمکِش، او حکمران باد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۱ - تأسف بر مرگ شمسالدین محمد جهان پهلوان
جهان را تا ابد شاه جهان باد
بر آنچ امید دارد کامران باد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
چه گویم هرچه گویم بیش ازان باد
که رحمت بر چنان کام و زبان باد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
فلک درگاه شه را آستان باد
زمین بدخواه او را آسمان باد
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
جهان تا هست فرمانت روان باد
هر آنچت دل چنان خواهد چنان باد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو
بخسرو گفت خسرو جاودان باد
چو کیخسرو شهی خسرو نشان باد