گنجور

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۴ - فصل در اثبات رؤیت الله تعالی

 

مرکب جهد زیر ران آرد

رخ بدان فرخ آستان آرد

سنایی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۱ - در مدح حسین حسن گوید

 

آنکه سیمرغ در جهان آرد

به مثل روی اگر بدان آرد

گر بخواهد زآنچه پیش من است

و هم جاسوس او نشان آرد

زرو گوهر برای بخشش او

[...]

سید حسن غزنوی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

عشق تو گرم چه غم فراوان آرد

نندیشم اگر هزار چندان آرد

یا کار غمت بسر برم مردانه

با عشق تو روز من بپایان آرد

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - وقال ایضایمدح الصّاحب السّعیدشرف الدّین معین الاسلام علی بن الفضل حین بناء المدرسة باصفهان

 

خدای عزّوجلّ هرچه درجهان آرد

همه بواسطۀ امرکن فکان آرد

ولیک بعضی ازآن دروجود ره نبرد

مگرکه دست بشر پای درمیان آرد

چوحکم کردکه ویرانه یی شودمعمور

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

خدنگ غمزه ی جادو چو در کمان آرد

هزار عاشق دلخسته را بجان آرد

در آن دقیقه ی باریک عقل خیره شود

دلم حدیث میانش چو در میان آرد

حلاوت سخنش کام جان کند شیرین

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۴

 

چون صبا نکهت آن زلف پریشان آرد

دل پر درد مرا مژده ی درمان آرد

جان بشکرانه کنم پیشکش خدمت او

هر نسیمی که مرا مژده ی جانان آرد

چه تفاوت کند از نکهت انفاس نسیم

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱۰

 

ترا کسی که به گلگشت بوستان آرد

خط مسلمی باغ از خزان آرد

خدا به آن لب جان بخش بخشد انصافی

که بوسه ای ندهد تا مرا بجان آرد

چو مشرق از نفسش عالمی شود روشن

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۰

 

دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان آرد

زبان دام افکند تا حرف او را در بیان آرد

به استقبال پا انداز او از سنبل خجلت

ببندد چون پری بال چمن را باغبان آرد

چه ممنون دلم کز شرم یادت آب می گردد

[...]

اسیر شهرستانی