گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

نعیمست جایی کجا رام اوست

جحیمست جایی که صمصام اوست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله

 

همیشه جهان بستهٔ نام اوست

کز ایام او خوشتر ایام اوست

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۴ - داستان قباد کاوه

 

سته دیو و پیل از خم خام اوست

ژیان شیر و تند اژدها رام اوست

اسدی توسی
 

وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - نیز در ستایش اتسز خوارزم شاه

 

گسترده در بسیطهٔ آفاق نام اوست

گردون مطیع او و زمانه غلام اوست

وطواط
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۹ - گویا در مدح منتجب الدین حسین بن ابی سعد ورامینی گفته

 

آنکه دولت بنده ایام اوست

شکر خلق عالم از انعام اوست

پایه دولت ز قدر و جاه اوست

سایه ملت ز بانگ و نام اوست

جود او شخصیست بر روی زمین

[...]

قوامی رازی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها

 

از آن خسروی می که در جام اوست

شرف‌نامهٔ خسروان نام اوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۶ - در ستایش ممدوح

 

شهی که آنچه در دور ایام اوست

بر او خطبه و سکه نام اوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۶ - مقالت چهاردهم در نکوهش غفلت

 

می که بوَد؟ کآبِ تو در جام اوست

عقل شد آن چشمه که آن نام اوست

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

مصطفی گفتا که عالم دام اوست

مرتضی گفتا که آدم نام اوست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

مظهر ما شمّه‌ای از نام اوست

دنیی و عقبی همه یک جام اوست

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۴ - بردن صبا نامۀ بلبل پیش گل وعاشق شدن او

 

من چنان دانم که بلبل نام اوست

وصل رویم آرزو و کام اوست

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲۰ - نالیدن بلبل در فراق گل

 

عارف مرغان که طوطی نام اوست

شکر شیرین همه در کام اوست

عطار
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴

 

خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست

طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست

آن قامتست نی به حقیقت قیامتست

زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست

بر مرگ دل خوشست در این واقعه مرا

[...]

سعدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست

جنّت فراز سرو قیامت قیام اوست

گر زانک مشک ناب ز چین می شود پدید

صد چین در آن دو سلسله ی مشک فام اوست

مقبل کسی کش او بغلامی کند قبول

[...]

خواجوی کرمانی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح سلطان اویس جلایری

 

فرماندهی که خسرو گردون غلام اوست

در بر و بحر خطهٔ شاهی به نام اوست

احوال خلق عالم و ارزاق مرد و زن

قائم به عدل شامل و انعام عام اوست

روی زمین ز شعلهٔ خورشید حادثات

[...]

عبید زاکانی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

نقدی ست دل که سکّهٔ محنت به نام اوست

آن طایری که سلسلهٔ عشق دام اوست

با جم چه کار مست خرابات عشق را

چون آب خضر باده و خورشید جام اوست

از محرمان خلوت خاص است هرکه را

[...]

خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

شاهی که عرش بارگه احتشام اوست

خورشید نعل دلدل گردون خرام اوست

آزاده یی که بخت چو قنبر غلام اوست

صدری که مهر لحمک لحمی بنام اوست

خیالی بخارایی
 
 
۱
۲
۳