صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸۴
گل همیشه بهار سخن زوال ندارد
چمن صفای پریخانه خیال ندارد
کدام لاله درین لاله زار هست که داغش
سخن به مردمک دیده غزال ندارد
شکست هم گهران نیست کار بحرنژادان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹۷
قد ترا سرواعتدال ندارد
این خم وچم ابروی هلال ندارد
رتبه درویش را به شاه چه نسبت
دولت آزادگی زوال ندارد
هیچ دلی نیست بی غبار کدورت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹۸
دولت روشندلی زوال ندارد
آب گهر بیم خشکسال ندارد
سوخته را هیچ کس دوبار نسوزد
اختر اهل سخن وبال ندارد
نیست کم از وصل گل ندیدن گلچین
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳
رستنش از دامت احتمال ندارد
مرغ اسیریست دل که بال ندارد
آن قدر و رفتار بین که سرو خرامان
جلوه جانبخش این نهال ندارد
روی تو ماهست لیک در خم ابرو
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴
دولت فقر آفت زوال ندارد
ای خنک آنکس که ملک و مال ندارد
گریه بود ترجمان آنکه زبانی
پیش تو هنگام عرض حال ندارد
چشم تر است آبیار کشت محبت
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲
نکهت زلف تو را شمال ندارد
بوی تو را نافهٔ غزال ندارد
گر به مثل سنگ طور آینه گردد
طاقت آن حسن بی مثال ندارد
جان جهانی فدای آن لب میگون
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۳۸
عمر گذران، فکر مه و سال ندارد
چشم نگران، سیل به دنبال ندارد
از قهر تو، بیمی نبود بوالهوسان را
چشم تو پلنگیست که چنگال ندارد
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴
عاشقم و، عشق من زوال ندارد
رفتنم از کویت احتمال ندارد
وای بحالم، ز بیکسی که بکویت
هیچکسم آگهی ز حال ندارد
چون ندهم تن بدوری تو، که از پی
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵
پیش عذار تو، مه جمال ندارد
پیش قدت، سرو اعتدال ندارد
هست دو تابنده رخ، چو مهر و چو ماهت
مهر پی خط و مه جمال ندارد
شرم ز قتلم مکن، که کشتن عاشق
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵
مقابل مه ما مشتری کمال ندارد
همین دو نقص بس او را که زلف و خال ندارد
ز سرو نیست مسلم بر تو لاف تقابل
که از صفات کرامت جز اعتدال ندارد
از آن کمال فزایش بود محبت ما را
[...]