عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر
راه راه مصطفی و آل اوست
وین همه گفت و شنفت از قال اوست
ابن یمین » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ١١ - مخمس
آن قادریکه خیل ملک از جلال اوست
چندین هزار گوی و مگوی از سئوال اوست
ارض و سما و عرش ز وصف کمال اوست
ذرات کاینات حجاب جمال اوست
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶
در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست
جمله به کمالش بین کاینها ز کمال اوست
در صورت و در معنی چندان که نظر کردیم
حسنی که به ما بنمود نقشی ز خیال اوست
بزمیست ملوکانه در خلوت میخانه
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷
در هر چه نظر کردیم نقشی ز خیال اوست
در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست
گر آب حیات ماست در چشمهٔ حیوان است
می نوش که نوشت باد ، کان عین زلال اوست
هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست
[...]
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶
دلبری دارم که دل در بند زلف و خال اوست
عاشقانش را شراب از جام مالامال اوست
فتنه آن چشم فتانم که از هر گوشه ای
فتنه ای پر شیوه از دنباله دنبال اوست
حال وصف حسن او بالاترست از ممکنات
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۶ - در فضیلت کلام موزون که هر نوع از آن بحریست مشحون به لآلی مکنون و جواهر گوناگون
دل که گرانمایه ز اقبال اوست
طوق کش حلقه خلخال اوست
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹
آتش گل را اگر باشد شراری، خال اوست
گر چراغ آیینه ای دارد، گل تمثال اوست
سرو را این جلوه و سامان رعنایی کجاست
طوق قمری کی به حسن نغمه چون خلخال اوست
بستر راحت مرا پهلوست در راه طلب
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱
دیده هر کس که حیران است در دنبال اوست
هر که از خود می دود بیرون به استقبال اوست
سرو سیمینی کز او مجنون بیابانی شده است
حلقه چشم غزالان حلقه خلخال اوست
از کمند عشق برق و باد نتوانست جست
[...]
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۲ - محکمات عالم قرآنی خلافت آدم
مرگ و قبر و حشر و نشر احوال اوست
نور و نار آن جهان اعمال اوست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۵ - حکایت
نیک چو دیدیم نه بر حال اوست
بلکه پی بردن اموال اوست