دلبری دارم که دل در بندِ زُلف و خالِ اوست
عاشقانش را شَراب از جامِ مالامالِ اوست
فِتْنِهیِ آن چَشْمِ فَتّانم که از هر گوشهای
فِتْنِهای پُرشیوه از دُنْبالهیِ دُنْبالِ اوست
حالِ وصفِ حسنِ او بالاتر است از مُمْکِنات
هرچه گوید عقلِ کلّ، جزوی ز وَصْفُالْحالِ اوست
طفلِ اَبْجَدخوانِ مکتبخانهیِ اَسرارِ عشق
نکتهدانِ خردهبینِ رمزِ قیل و قالِ اوست
آن تَجَلّی کز جَلالَت کوه را از جا بِبُرْد
پرتویی از لمعهیِ رخشندهیِ اِجْلالِ اوست
دوست گو بِنْمای رو تا جان بَراَفشانم بر او
زانکه جان را وقتِ رِحْلَت، چَشْمِ اِسْتِقْبالِ اوست
رویِ دولت زان بدان خورشیدروی آوردهام
کآفتابِ دولت اندر سایهیِ اِقْبالِ اوست
هر کسی را چَشْم بر مَنْظور و مَحْبوبی دگر
زان میان، ما را نظر بر ایلیا و آلِ اوست
سایه اندازد مگر بر من همایی کز شرف
طایِرِ فرخندهیِ اِقْبال، زیرِ بالِ اوست
این مگس بر خوانِ اِنعامش کجا یارد نشست؟
کآسمان چون گَردهای بر سفرهیِ اِفضالِ اوست
خوش تواند خواند فردا نامه را «ابن حسام»
زان که نقشِ نام او بر نامهیِ اَعمالِ اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
این غزل از جمله غزلیاتی است که شاعر در مدح حضرت علی علیه السلام و خاندان ایشان سروده است و از نام ایلیا برای ایشان بهره برده است در ابتدا شاعر جلوه های از معشوق زمینی را ستوده است سپس در بیت های پایانی این اوصاف را به حضرت علی علیه السلام نسبت داده است.
هوش مصنوعی: معشوقهای دارم که دل را در دام زلف و نقطه زیبای او گرفتار کرده است. عشق ورزیدگان به او ارزانی میشود، گویی که شراب از جام پر او مینوشند.
هوش مصنوعی: چشم جذاب و فریبندهام به قدری تأثیرگذار است که از هر طرف، شیفتگان و علاقهمندان به دنبال آن میآیند و جلب توجه میکنند.
هوش مصنوعی: حال و زیبایی او بالاتر و فراتر از تمام ممکنات است و هر چیزی که عقل کل بگوید، تنها بخشی از توصیف حال و شرایط اوست.
هوش مصنوعی: کودکی که فقط الفبا را از مکتبخانه یاد گرفته، در حقیقت درک عمیقتری از عشق و رمز و رازهای آن دارد و میتواند نکات ریز و ظریف در بحثها و گفتگوها را بفهمد.
هوش مصنوعی: آن نور و زیبایی که به خاطر عظمتش کوهها را از جا میبرد، پرتویی از درخشش و عظمت اوست.
هوش مصنوعی: دوست، روی خودت را به من نشان بده تا بتوانم جانم را فدای تو کنم، زیرا در لحظهی جدایی، جانم فقط به دیدن تو نیاز دارد.
هوش مصنوعی: من به خاطر خوشرویی و موفقیت او به اینجا آمدهام؛ زیرا نور خورشید موفقیت من در سایهی خوششانسی و اقبال او قرار دارد.
هر کسی در زندگی محبوب و معشوقی دارد اما از این میان ما چشم امید به حضرت علی ع و خاندان او بسته ایم.
هوش مصنوعی: آیا پرندهای بزرگ بر من سایه میافکند که از شرافت خود، خوشبختیاش زیر بال اوست؟
هوش مصنوعی: این مگس چه جایی دارد که بر سر سفره نعمتهای او بنشیند، در حالی که آسمان مانند دایرهای بزرگ از رحمتهای او بر سفرهاش گسترده است.
هوش مصنوعی: ابن حسام میتواند با دلخوشی نامهاش را در روز قیامت بخواند، زیرا نام او بر روی نامه اعمالش نقش بسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده هر کس که حیران است در دنبال اوست
هر که از خود می دود بیرون به استقبال اوست
سرو سیمینی کز او مجنون بیابانی شده است
حلقه چشم غزالان حلقه خلخال اوست
از کمند عشق برق و باد نتوانست جست
[...]
آتش گل را اگر باشد شراری، خال اوست
گر چراغ آیینه ای دارد، گل تمثال اوست
سرو را این جلوه و سامان رعنایی کجاست
طوق قمری کی به حسن نغمه چون خلخال اوست
بستر راحت مرا پهلوست در راه طلب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.