فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳
چو روی زمین گشت چون پر زاغ
ز افراز کوه اندر آمد چراغ
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۵
همه کوه و هم دشت و هامون و راغ
سراپرده و خیمه بد همچو باغ
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۷
همه دیده پر خون و دل پر ز داغ
ز رنج روان گشته چون پر زاغ
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۳
سپاهست چندان برین دشت و راغ
که روی زمین گشت چون پر زاغ
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۷
همه دیبهٔ خسروانی بباغ
بگسترد و شد گلستان چون چراغ
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰
جگر خسته هومان بیامد چو زاغ
سیه گشت از درد رخ چون چراغ
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۵
که پوشیدهرویان از آن درد و داغ
شده لعل رخسارشان چون چراغ
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۲۴
دل شاد دار و پند کسایی نگاه دار
یک چشمزد جدا مشو از رطل و از تفاغ
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸۳
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۳ - از قطعه ای
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۷
ناگاه همی زدم من ، ای شمع و چراغ
از شهر بباغ با دلی پر غم و داغ
باغ ار چه بود جای تماشا و فراغ
دوزخ بود ، ای نگار ، بی روی تو باغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵ - در صفت آسمان گوید
یکی از بر خنگ زرین جناغ
یکی بر نوندی سیه تر ز زاغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸ - در صفت جان و تن گوید
شود خانه ویران و پژمرده باغ
بیفتد ستون و بمیرد چراغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان
میان آبگیری به پهنای راغ
شنا بردر آب شکن گیر ماغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان
شده زرد گلنارش از درد و داغ
به گرد اندرش گرد م پر زاغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر
یکی دشت پیمان برّنده راغ
به دیدار و رفتار زاغ و نه زاغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
به دست سیاهان می چون چراغ
همی تافت چون لاله درچنگ زاغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
ز بس هندو انبوه چون خیل زاغ
زبس خشت و خنجر چو رخشان چراغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
ستاره چو گل گشت و گردون چو باغ
چو پروانه پروین و مه چون چراغ
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را
گلش گشته گل سرو زرین کناغ
چو پرّ حواصل شده پرّ زاغ