گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۶

 

نگویی به بدخواه راز مرا

کنی یاد درد و گداز مرا

فردوسی
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

پرده بردار و ببین راز مرا

این همه تمکین و اعزاز مرا

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱

 

جز عشق نبود هیچ دمساز مرا

نی اول و نی آخر و آغاز مرا

جان می‌دهد از درونه آواز مرا

کی کاهل راه عشق درباز مرا

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵

 

گویم که کیست روح‌افراز مرا

آنکس که بداد جان ز آغاز مرا

گه چشم مرا چو باز بر می‌بندد

گه بگشاید به صید چون باز مرا

مولانا
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

ای به روی تو دیده باز مرا

چاره ای از وصال ساز مرا

بیش از اینم نماند طاقت و صبر

بیم دیوانگیست باز مرا

باشد ای نور چشم و راحت جان

[...]

جهان ملک خاتون
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳ - مناجات

 

سوی خود کن رخ نیاز مرا

به حقیقت رسان مجاز مرا

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۸ - اقامت شاه‌زاده بر لب دریا و کدا بر کوه

 

چون دهی جلوه سرو ناز مرا

عرض ده پیش او نیاز مرا

هلالی جغتایی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲

 

ای کرده قدوم تو سرافراز مرا

وز یک جهتان ساختهٔ ممتاز مرا

از خاک مذلتم چو برداشته‌ای

یک باره نگهدار و مینداز مرا

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴

 

بی زبانی پرده داری می کند راز مرا

می دهد خاموشی من سرمه غماز مرا

گر برون آید، به خون خود گواهی می دهد

ناله تا در دل نگردد خون، هم آواز مرا

از نوازش منت روی زمین دارد به من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۴

 

از گلستان نشود غنچه دل باز مرا

پنجه سرو بود چنگل شهباز مرا

می توان ناله شنید از کف خاکستر من

نشود سوختگی سرمه آواز مرا

پرده ساز شود نه فلک از ناله من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۵

 

می کند گرم طلب شعله آواز مرا

می شود زمزمه بال و پر پرواز مرا

سرمه خامشی من بود از تنهایی

می شود ناله دو بالا ز هم آواز مرا

آنقدر تنگدل از نقش پر و بال خودم

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

تیره بختی گفت در گوش خطش راز مرا

کرد روشن عاقبت این سرمه آواز مرا

سیر از خود رفتن من می دهد بوی وداع

کرده اند از نکهت گل بال پرواز مرا

تهمت نقصان پر و بال مرا از کو تهیست

[...]

سیدای نسفی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

تا فکند از نظرآن سروسرافراز مرا

شده هر شاخ گلی، چنگل شهباز مرا

نه سپند است، ندانم دل بی طاقت کیست؟

سوخت در بزم تو، از شعلهٔ آواز مرا

من که از دل شده ام در غم صیاد اسیر

[...]

حزین لاهیجی