گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۲۷
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

گروهی بر کنارِ رودباری،

گروهی در میانِ لاله‌زاری.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

پسِ پشتش بسی مَهْد و عِماری؛

بِدو در، ماهرویانِ حِصاری.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

به دیده چون گوزنِ رودباری

شکاری دیده‌شانْ شیرِ شِکاری،

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

هَمَ ازْ رویَش خجِلْ بادِ بهاری،

هم از مویش خجِلْ عودِ قماری.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

بِدو گُفتِ: «ایْ جَهانِ کامگاری

چرا بر منْ هَمی افسوس داری؟

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

جلال و مطرف و مهد و عماری

به گونه چون بنفشه جویباری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

بلی چونین بُوَد زنهارخواری

گهی بیم آورد گه شرمساری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

زمین از رنگ چون باغ بهاری

فروزان همچو لالهٔ رودباری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۴ - خبردار شدن موبد از خواستن ویرو ویس را و رفتن به جنگ

 

ازیشان خواند بهری را به یاری

ز بهری خواست مرد کارزاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

یکی بدبخت و خسته شد به زاری

یکی بدروز و کشته شد به خواری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را

 

چو بر چیز کسان امید داری

ز نومیدی به روی آیدت خواری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

صد اشتر بود با مهر و عماری

دگر پانصد ستر بودند باری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

چو شاخ خیزران باریک ماری

کلاغی در میان مرغزاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

نشاندندش همانگه در عماری

عماری گشت ازو باغ بهاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

برآمد تند باد نوبهاری

یکایک پرده بربود از عماری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

چرا چون ابلهان امید داری

بدان کت نیست زو امیدواری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

بجز گریه نبودش هیچ کاری

بجز موبد نبودش هیچ چاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

که آید زین دریغ و زارواری

رخت را زشتی و تن را نزاری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

ز گلگون رخ گل خوبی بیاری

به میگون لب می نوشین گساری

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۲۷
 
تعداد کل نتایج: ۲۵۳۸