مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷
افکند دلم زمانه در زاریها
در دیده من سرشت بیداریها
امید تو میداد مرا یاریها
تا جان نبرم چنین به دشواریها
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
در خَورنَق ز نغزکاریها
داده با اوستاد یاریها
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۵
در عشق تو گرچه هست دلداریها
من مست نیم تا بکنم زاریها
یا رب تو مرا مست شرابی گردان
کز بهر وجود اوست هشیاریها
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵
تا با تو بوم نخسبم از یاریها
تا بیتو بوم نخسبم از زاریها
سبحانالله که هردو شب بیدارم
تو فرق نگر میان بیداریها
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
بعد ازین عجز و بیقراری ها
آمده در مقام زاریها
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۵
شب تا به سحر همیکنم زاریها
در شدت تنهایی و بیماریها
از هجر فکندیم به دشواریها
ای یار کجا شد آن همه یاریها
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات
با وجود گناهکاریها
از تو دارم امیدواریها
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶
دلم را بود از آن پیمانگسل امید یاریها
به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها
رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی
مکن جانا که هست این موجب بیاعتباریها
به اغیار از تو این گرماختلاطیها که من دیدم
[...]
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲
ای شهد لبت دوای بیماریها
وی دیده دل از زلف تو دلداریها
آسان تو کنی مگر که در راه غمت
افتاده دلم به دام دشواریها
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹
تو و آرام و پخته کاریها
من و خامی و بیقراریها
پرسشم گر به خاطرت گذرد
دل بیمار و جانسپاریها
غیر را روزهای عیش و طرب
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶
به عرش عزتم جا داده است اقبال خواریها
نماند ضایع آخر فیض ضایع روزگاریها
چو با تیغ تضرع رو به سویم کرد دانستم
که تابد پنجهٔ خورشید را نیروی زاریها
به نام خویشتن گیری برات لامکان سیری
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸
دور از تو شبی در اثر زاریها
دیدم ز تو در خواب بسی یاریها
زان شب دگرم خواب نه، سبحان الله
یک خواب وز پی این همه بیداریها؟!
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴
یک عمر از او به حسرت یاریها
شبها گذراندم همه در زاریها
آخر مردم بلی ز غم لازم داشت
یک خواب چنین آن همه بیداریها
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۶
حریم عصمت آنگه ناقه عریان سواریها
نگون باد ازهیون چرخ این زرین عماریها
سراری عز و دولت را ستیزه چرخ کرد آخر
به دل دولت به درویشی عوض عزت به خواریها
یکی چونان که نیلوفر در آب از اشک ناکامی
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحهها » شمارهٔ ۱
هر عزیزی را رنج خواری ها
در زمین و آسمانش قطع یاری ها
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
چو دور ری، بنمودند شهسواریها
مجاهدین و سپهدار و بختیاریها
گرفت خاتمه، عمر سیاهکاریها
وزیر خائن بگریخت با فراریها