گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

که از پشت تو شهریاری بود

که اندر جهان یادگاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۹

 

چنو در جهان نامداری بود

مرا بر زمین نیز یاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۲

 

مگر بند کز بند عاری بود

شکستی بود زشت کاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۹

 

که بهمن ز من یادگاری بود

سرافرازتر شهریاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۲

 

که این کودک نامداری بود

گر او در جهان شهریاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۳

 

نماید که این نامداری بود

خردمند و جنگی سواری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

ازین پس یکی روزگاری بود

که اندر جهان شهریاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام نوزده سال بود » پادشاهی بهرام نوزده سال بود

 

سر مردمی بردباری بود

چو تندی کند تن به خواری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

برومند و بویا بهاری بود

می سرخ چون غمگساری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۹

 

چو با دشمنم کارزاری بود

وزان جنگ خسته سواری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۳

 

شما را هر آنگه که کاری بود

وگر ناسزا کارزاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۱

 

بدو گفت خاقان که عاری بود

بجایی که چون من سواری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

پس از مرگ من یادگاری بود

سخن گفتن راست یاری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

همان در جهان یادگاری بود

خردمند را غمگساری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

ولیکن چو در جنگ خواری بود

گه آشتی بردباری بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

چوپاداش آن رنج خواری بود

گر ازبخت ناسازگاری بود

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱ - در مردانگی گرشاسب گوید

 

کز او نام را خوب کاری بود

ز من در جهان یادگاری بود

اسدی توسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید

 

نه نیکی درو شرمساری بود

که نیکی درو رستگاری بود

عثمان مختاری
 
 
۱
۲
۳
۵