ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵
دردا که گل و موسم گلزار گذشت
بلبل ز گلستان بسوی خار گذشت
خوشوقت کسی که از همه فار غبال
عمرش بتماشای رخ یار گذشت
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰
نکرد لطف تو کاری و وقت کار گذشت
نشد وصال تو روزی و روزگار گذشت
شب انتظارم برم روز را و روز تو را
بیاکه روز وشب من در انتظار گذشت
به هر دلی که زدی ناوکی ز غمزه خویش
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۶ - رفتن شاهزاده به دیدن درویش
گفت شاها دگر بهار گذشت
وقت صحرا و لالهزار گذشت
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۸۲- مولانا آگهی تبریزی
بگریه موسم گل در فراق یار گذشت
به گلرخی ننشستیم و نوبهار گذشت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۸
هزار حیف که دوران خط یار گذشت
شکست رنگ گل و حسن نوبهار گذشت
چنان سیاهی خط تنگ کرد دایره را
که حسن، همچو نسیم از بنفشه زار گذشت
حذر ز سایه مژگان خویشتن می کرد
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹
غنیمتی است دمی کان بفکر کار گذشت
فتاد در سر این غم که روزگار گذشت
نداشت درد ولی درد کرد بیدردی
نکرد کار ولیکن بدرد کار گذشت
بکار دوست نپرداخت لیک شد غمناک
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷
به فکر کار نیفتاده روزگار گذشت
کنون چه کار کند کس که وقت کار گذشت
غبار راهِ سواری شدم ولی از ضعف
چو گرد تا ز زمین خاستم سوار گذشت
ز بیم هجر ندیدیم ذوق وصل، افسوس
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۱
در دلم سیر کوی یار گذشت
خارم از پا گل از کنار گذشت
وعده های کهن فریب تواند
می توانم ز انتظار گذشت
خنده زد غنچه گریبانی
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶
دیشب که مرا بصحبت یار گذشت
در جرگ رقیبان دل آزار گذشت
وصلی که مرا از پس عمری رو داد
وآن نیز بکام دل اغیار گذشت
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۳۳
ساقی، قدحی که دور گلزار گذشت
مطرب، غزلی که وقت گفتارگذشت
ای همنفس، از بهر دل زار بگو
افسانهٔ آن شبی که با یارگذشت
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴
هر بار که سرگردان ز من یار گذشت
گفتم که: چنین ز بیم اغیار گذشت
بگذشت و نبود غیر با او، افغان
کاین بار هم از برم چو هر بار گذشت
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸
دی چو تیر از برم آن ترک کمان دار گذشت
تا خبردار شدم کار دل از کار گذشت
با وجودی که نه شب دیدهام او را و نه روز
شب و روزم همه در حسرت دیدار گذشت
چه نگه بود که دل از کف عشاق ربود
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷
صنما زخم دل از چاره اغیار گذشت
زلف بگشا که دگر کار دل از کار گذشت
ایصبا با مه ما گوی که بیمار غمت
بی تو بیزار شد از زندگی زار گذشت
در دلم بود که اظهار کنم حالت عشق
[...]
صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح عینالله الناصره امیرالمومنین(ع)
عمر در منقبت حیدر کرار گذاشت
حبذا زندگی من که در این کار گذشت
سیف مسلول خداوند که در موقع جنگ
بانک تکبیر وی از گنبد دوار گذشت
شوهر فاطمه طاهره داماد رسول
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲
ساقیا باده ده بهار گذشت
رونق عیش روزگار گذشت!
در میخانه و سر خم را
باز کن وقت انتظار گذشت!
آنچه داری بریز در جامم
[...]