گنجور

 
 
 
ابن یمین

دردا که گل و موسم گلزار گذشت

بلبل ز گلستان بسوی خار گذشت

خوشوقت کسی که از همه فار غبال

عمرش بتماشای رخ یار گذشت

مشتاق اصفهانی

دیشب که مرا بصحبت یار گذشت

در جرگ رقیبان دل آزار گذشت

وصلی که مرا از پس عمری رو داد

وآن نیز بکام دل اغیار گذشت

حزین لاهیجی

ساقی، قدحی که دور گلزار گذشت

مطرب، غزلی که وقت گفتارگذشت

ای همنفس، از بهر دل زار بگو

افسانهٔ آن شبی که با یارگذشت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه