|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از حسرت و ناراحتی خود به خاطر گذشتن یار از کنارش صحبت میکند. او هر بار که یار از او رد میشود، احساس میکند که این بار نیز مانند دفعات قبل، تنها و بدون هیچ همراهی سپری شده است. احساس بیم و نگرانی از فقدان یار و بیتوجهی او به احساسات شاعر در این ابیات واضح است.
هوش مصنوعی: هر بار که محبوبم از کنارم میگذشت و من در حال پریشانی بودم، به خودم میگفتم که او با این حال، به خاطر ترس از دیگران از من دور شده است.
هوش مصنوعی: از آن زمان که او رفت، هیچکس جز او در کنارش نبود و حالا که دوباره از کنارم میگذرد، درد دل و نالهام به خاطر این جدایی همچنان باقی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دردا که گل و موسم گلزار گذشت
بلبل ز گلستان بسوی خار گذشت
خوشوقت کسی که از همه فار غبال
عمرش بتماشای رخ یار گذشت
دیشب که مرا بصحبت یار گذشت
در جرگ رقیبان دل آزار گذشت
وصلی که مرا از پس عمری رو داد
وآن نیز بکام دل اغیار گذشت
ساقی، قدحی که دور گلزار گذشت
مطرب، غزلی که وقت گفتارگذشت
ای همنفس، از بهر دل زار بگو
افسانهٔ آن شبی که با یارگذشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.