گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۳۷
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

تو بودی غمگسار روزگارم

کنون اندوه تو با که گسارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

ولیکن جان خویش آنگه سپارم

که دود از جان شاهنشه برآرم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

فرستم ویس را از دز بیارم

که با دردش همی طاقم ندارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

سمن‌بر ویس گفتش کردگارم

همی نیکو کند همواره کارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۱ - اندر پند دادن شاه موبد ویس را و سرزنش کردن

 

دراز آهنگ شد در مهر کارم

که تو بر باد دادی روزگارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را

 

اگر جان هزاران نوح دارم

یکی جان را ازو بیرون نیارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

گوزن کوهی از کوه اندر آرم

به هامون یوز را بر وی گمارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

اگر چه دردمند روزگارم

به درمانش همی امید دارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى

 

تو باشی آفتاب اندر حصارم

رخت باشد بهار اندر کنارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى

 

ترا بخشم ز گیتی هر چه دارم

و گر جانم بخوانی پیشت آرم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

همه زر بود سنگ کوهسارم

همه دُر بود ریگ رودبارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

ترا آگه کنم اکنون ز کارم

که چون خوبست و خرم روزگارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

نبیند نیز باد تو غبارم

نگیرد بیش دست تو مهارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

به باد عشق ریزان شد بهارم

به دست غم سترده شد نگارم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۳۷
 
تعداد کل نتایج: ۷۳۱