مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲۲
طواف حاجیان دارم به گرد یار میگردم
نه اخلاق سگان دارم نه بر مردار میگردم
مثال باغبانانم نهاده بیل بر گردن
برای خوشه خرما به گرد خار میگردم
نه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند صفرا
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲
نگارا گرد کوی تو اگر بسیار میگردم
چو بلبل صد نوا دارم که در گلزار میگردم
تو قطب دایره رویی و من در مرکز عشقت
سری بر نقطه بر یک پای چون پرگار میگردم
بدان گیسو که صد چون من سر اندر دام او دارد
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳
اگر بر درگه جانان چو سگ بسیار میگردم
من از اصحاب آن کهفم به گرد غار میگردم
به سان نقطهای بودم به صورت مانده دور از خط
چو پیوستم به حرف عشق معنیوار میگردم
درین صحرا به دمجویی کنون دریا همیباشم
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱
پریشان نالهام بر گرد هر گلزار میگردم
نا از سودای گل در جستجوی خار میگردم
درین فصل بهار از غنچه دل خنده میجوشد
مگر از نخل تیغی باز برخوردار میگردم
مزاج خویش نشناسم همین دانم که گر بر من
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰۶
شبی صدبار بر گرد دل افکار میگردم
به بوی یوسفی بر گرد این بازار میگردم
چنان افتاده از پرگار طاقت نقطه جانم
که بر گرد سر هر نقطه چون پرگار میگردم
خدا این طفل را ببخشد خواب آسایش
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۰
درین گلشن من بیدل به بوی یار میگردم
پی گنجی درین ویرانه همچون مار میگردم
سپهر عالم جانم طرار نقش امکانم
به گرد مرکز توحید چون پرگار میگردم
بلیگوی و بلاجویم قضا چوگان و من گویم
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۱
من دیوانه گرد هر پریرخسار میگردم
به بوی آن گل خود رو دین گلزار میگردم
جهان را سربهسر مست از می توحید میبینم
گهی کز بادهٔ غفلت دمی هشیار میگردم
طواف کعبه گر حاجی کند یک بار در عمری
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
نه بر صحرا نظر دارم نه در گلزار میگردم
بهار فرصت رنگم به گرد یار میگردم
قضا چون مردمک جمعیت حالم نمیخواهد
تحیر مرکزی دارم که با پرگار میگردم
حیا کو تا زند آبی غبار هرزه تازم را
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶
زنم گردم غبار خاطر دلدار میگردم
شوم گر طوطی این آیینه را زنگار میگردم
میان ما و جانان آشنایی نیست بی نسبت
به هر رنگی که آن گل میشود من خار میگردم
ز یک افسانه در خوابیم اما از ره وحشت
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۵۷
غبار گشتم و سرگشته وار می گردم
هنوز گرد سر انتظار می گردم
به این فسردگی، از هجر گلعذارانم
اگر خزان بگذارد، بهار می گردم
ترحمی،که چو پروانه ی برون از بزم
[...]