اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه
به خانه نشستن بود کار زن
برون کار مردان شمشیرزن
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱
ای به راه عشق خوبان گام بر میخواره زن
نور معنی را ز دعوی در میان زنار زن
بر سر کوی خرابات از تن معشوق هست
صدهزاران بوسه بر خاک در خمار زن
قیل و قال لایجوز از کوی دل بیرون گذار
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲
ای سنایی در ره ایمان قدم هشیار زن
در مسلمانی قدم با مرد دعویدار زن
ور تو از اخلاص خواهی تا چو زر خالص شوی
دیدهٔ اخلاص را چون طوق بر زنار زن
پی به قلاشی فرو نه فرد گرد از عین ذات
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳
ای برادر در ره معنی قدم هشیار زن
در صف آزادگان چون دم زنی بیدار زن
شو خرد را جسم ساز و عقل رعنا را بسوز
تیغ محو اندر سرای نفس استکبار زن
گردن اندر راه معنی چند گه افراشتی
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۴
ای هوایی یار یک ره تو هوای یار زن
آتشی بفروز و اندر خرمن اغیار زن
طبل از هستی خویش اندر جهان تاکی زنی
بر در هستی یکی از نیستی مسمار زن
با می تلخ مغانه دامن افلاس گیر
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶
ای مسافر اندرین ره گام عاشقوار زن
فرش لاف اندر نورد و گفت از کردار زن
گر نسیم مشک معنی نیست اندر جیب تو
دست همت باری اندر دامن عطار زن
هرکت از زر باز گوید اوست دقیانوس تو
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۴۳
در طریق دین قدم پیوسته بوذر وار زن
ور زنی لافی ز شرع احمد مختار زن
اندر ایمان همچو شهباز خشین مردانه باش
بر عدوی دین همیشه تیغ حیدروار زن
گرد گلزار فنا تا چند گردی زابلهی
[...]
سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیفالحق ابوالمفاخر محمدبن منصور
ای سنایی دم درین عالم قلندروار زن
خاک در چشم هوسناکان دعویدار زن
تا کی از تردامنیها حلقه در مسجد زنی
خوی مردان گیر و یک چندی در خمار زن
حد می خوردن به عمری تاکنون بر تن زدی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰ - ای سنائی دم در این عالم قلندروار زن
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۱۴ - النوبة الثالثة
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام » ۱ - النوبة الثالثة
دور باش از صحبت خود پرور عادت پرست
بوسه بر خاک کف پای ز خود بیزار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام » ۱۲ - النوبة الثالثة
دور باش از صحبت خود پرور عادت پرست
بوسه بر خاک کف پای زخود بیزار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۲- سورة یوسف- مکیة » ۷ - النوبة الثالثة
مار نفست بر سر گنج دلت ساکن شدست
سنگ جهد از عهد دل بر تارک آن مار زن
ور کسی بیمار جانست از نهیب هزل چرخ
شربتی از جام جدّ بر جان آن بیمار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳۴- سورة سبا- مکیة » ۲ - النوبة الثالثة
دور باش از صحبت خود پرور عادت پرست
بوسه بر خاک کف پای ز خود بیزار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳۹- سورة الزمر- مکیة » ۵ - النوبة الثالثة
از برای آنکه گل شاگرد رنگ روی اوست
گر هزارت بوسه باشد بر سر یک خار زن
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۵۷- سورة الحدید » ۲ - النوبة الثالثة
دور باش از صحبت خودپرور عادتپرست
بوسه بر خاک کف پای ز خود بیزار زن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۰
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱ - باقی قصهٔ اهل سبا
آتش ترک هوا در خار زن
دست اندر یار نیکوکار زن