×
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
همه شب دوش من بیدار بودم
ندیم حسرت و تیمار بودم
ز وصل یار دلبر برنخوردم
ز هجر دوست برخوردار بودم
چو محنت کشتگان اندر تحیر
[...]
عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقاله الثالث عشر
من مسکین بسی بیدار بودم
به عمری در پی این کار بودم
عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز
که من در شبروی بسیار بودم
بسی در عهدهٔ این کار بودم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
کنون تا این دمت من یار بودم
ترامن صاحب اسرار بودم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور
شبی در خلوت اسرار بودم
دمی دم دیدهٔ دیدار بودم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
منت اندر ازل دلدار بودم
ترا هر جایگه من یار بودم
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۹ - از مشاهده تغییر حال زلیخا گره تحیر به رشته تفکر کنیزان افتادن و دایه بر سر انگشت استفسار گره را از آن رشته گشادن
به هر کاریت خدمتگار بودم
به خدمتگاریت در کار بودم
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۴ - در شرح حال زلیخا بعد از وفات عزیز مصر و استیلای محبت یوسف علیه السلام بر وی و ابتلای وی به محنت فراق
خوش آن کز بخت برخوردار بودم
درون یک سرا با یار بودم
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۲۷ - حکایت سلطان محمود که سر خود را در پای ایاز نهاد و پای از سر او نکشید که خلاف رأی سلطان ترک ادبست
ایازش گفت: من بیدار بودم
نبودم بیخود و هشیار بودم
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
به تنهایی همه شب یار بودم
که بختم خفته، من بیدار بودم