گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

همه شب دوش من بیدار بودم

ندیم حسرت و تیمار بودم

ز وصل یار دلبر برنخوردم

ز هجر دوست برخوردار بودم

چو محنت کشتگان اندر تحیر

[...]

سید حسن غزنوی
 

عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقاله الثالث عشر

 

من مسکین بسی بیدار بودم

به عمری در پی این کار بودم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز

 

که من در شبروی بسیار بودم

بسی در عهدهٔ این کار بودم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۵ - رزم خسرو با شاپور

 

در آخر گرچه بد کردار بودم

ولی با تو در اوّل یار بودم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را

 

کنون تا این دمت من یار بودم

ترامن صاحب اسرار بودم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور

 

شبی در خلوت اسرار بودم

دمی دم دیدهٔ دیدار بودم

عطار