گنجور

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۰ - مقالت یازدهم در بی‌وفایی دنیا

 

باز به بط گفت که «صحرا خوش است»

گفت «شبت خوش که مرا جا خوش است»

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱

 

در سرم از عشقت این سودا خوش است

در دلم از شوقت این غوغا خوش است

من درون پرده جان می‌پرورم

گر برون جان می‌کند اعدا خوش است

چون جمالت برنتابد هیچ چشم

[...]

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۰

 

گر چه سرو باغ را بالا خوش است

با قد رعنای تو ما را خوش است

زهر عشقت کام عیشم تلخ کرد

هست تلخ این چاشنی، اما خوش است

گر غمت غیری خورد، ناخوش شوم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نیر کرمانی فرماید

 

سرو بالای تو سر تا پا خوش است

راستی آن قامت زیبا خوش است

قد صوف سبز سرتا پا خوش است

وان بزکتان ببریک لاخوش است

هر که میگیرد دلارامی ببر

[...]

نظام قاری
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸

 

نوبهار آمد دگر دنیا خوش و دل‌ها خوش است

خانه در رهن شراب اولی است تا صحرا خوش است

در میان نیک و بد زین بیشتر هم فرق نیست

گل به‌سر گر می‌پسندی خار هم در پا خوش است

سربه‌سر عمرش به تلخی هیچکس چون من نرفت

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۲

 

با کمال احتیاج، از خلق استغنا خوش است

با دهان خشک مردن، بر لب دریا خوش است

نیست پروا تلخ‌کامان را ز تلخی‌های عشق

آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است

کوهِ طاقت برنمی‌آید به موج حادثات

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۴

 

وقت ما از ساغر و مینا خوش است

وقت ساقی خوش که وقت ما خوش است

عشق می باید به هر صورت که هست

عاشقی با صورت دیبا خوش است

ناخوشیها از دل بی ذوق ماست

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵

 

صحرا وباغ و خانه ندانم کجا خوش است

هرجا خیال روی تو باشد مرا خوش است

در دوزخ ار خیال توام همنشین بود

یاد بهشت می نکنم بس که جا خوشست

غمخوار گومباش غمین از بلای ما

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳

 

یار ما گر میل صحرا میکند صحرا خوش است

میل دریا گر کند در چشم ما دریا خوش است

گر نماید روی او خود رفتن دلها نکوست

وربپوشد رخ زحسرت شور در سرها خوش است

در وصالش چون نوازد مستی ما خوش بود

[...]

فیض کاشانی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱

 

هر شیوه ای که هست در این جا بجا خوش است

از گل صفا و رنگ ز بلبل نوا خوش است

یک دم حضور را به جهانی نمی دهیم

عالم به کام ماست اگر وقت ما خوش است

دلبر که یار شد مزه از عشق می رود

[...]

سعیدا
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸۰

 

ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است

دور جام و گردش مینا خوش است

موسم عشق است و ایام نشاط

سیر گل با لاله و صحرا خوش است

زورق افکندیم در دریای می

[...]

نورعلیشاه
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۲ - پیغام آوردن جبرئیل به حضرت رسول و شهادت امام حسین ع

 

چون از آن ما بود با ما خوش است

جای ماهی لجه ی دریا خوش است

ملا احمد نراقی