سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۱ - در صفت ارکانی و گردونی با آن جهان الدنیا قنطرةٌ فاعبروها ولا تعمروها
خوارتر کس فلک نواخته است
زانکه با او زمانه ساخته است
ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قطعات » شمارهٔ ۳
نظم راوان چو آب روان سینه را به است
شعر روان زجان و روان گداخته است
نادان چه داند آنکه سخندان به گاه نظم
جان را گداخته است و از آن شعر ساخته است
در گوش عاشقان سخن و قول شاعران
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲ - مناجات به درگاه باری عز شأنه
تو را بینم از هر چه پرداخته است
که هستی تو سازنده و او ساخته است
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۰ - شبیخون زدن فرینوش و فرشاد بر دیوزاده فرهنگ
که دشمن همین تاختن ساخته است
ز بهر شبیخون سرافراخته است
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۱ - احوال سام از دیو رهدار و عجایبها از مرغ دیدن
طلسمی که جمشید جم ساخته است
سرش را به گردون برافراخته است
سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۴ - بوسه بر باد (۴)
یقین دان که هر چیز کو ساخته است
به حکمت حکیمانه پرداخته است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۱ - رجوع به تمامی قصه
کار با سایه کس نساخته است
عشق با سایه کس نباخته است
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۱- همایون پادشاه
آن نه سرو است که در باغ قد افراخته است
شمع سبزیست که پروانه آن فاخته است
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۹
با سمند تو مگر مه به گرو تاخته است
که ز رفتار فرومانده و دل باخته است
بنویسید به صیاد ز خون دل من
که گرفتاری مرغان قفس ساخته است
در گلستان به چه رو چهره تواند گشتن
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰
گریه خاکستر گداخته است
بلبل باغ ناله فاخته است
خس و خاشاک سرو وگل شده است
هر کجا آن سوار تاخته است
برق رخسار گل بهار افزون
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸
هر کس به تکلفات دل باخته است
خود را به عجب بلای انداخته است
بی ساخته از ساختگی بیزارم
بی ساختگی به طبع من ساخته است
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶
گوهر دل ز سخن رنگ صفا باخته است
زنگ این آینه یکسر نفس ساخته است
مکش ای جلوه ز دل یک دونفس دامن ناز
که هنوز آینه تمثال تو نشناخته است
حسن خوبان که کتان مه تابان تواند
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
یافتم، کو دل بیاری باخته است
حیله سازی کار او را ساخته است!
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و نهم - حزن و اندوه بر امور دنیوی و علاج آن
چه نیرنگ با بخردان ساخته است
چه گردن کشان را سر انداخته است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷۰ - فردوسی طوسی علیه الرّحمه
جهان را چه سازی که خود ساخته است
جهاندار زین کار پرداخته است
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۷ - رسیدن ابراهیم به ساباط و خروج قتله ی امام شهید (ع) به مختار
بترسیده مختار و دل باخته است
کزین سان فریبا سخن ساخته است
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱
در چمن تا قدِ سروِ تو برافراخته است
روز و شب نوحهگری کار من و فاخته است
بُرد با کهنهحریفیست که در بازیِ عشق
هرچه را داشته چون من همه را باخته است
به گمان غلط آن ترک کمانکش چون تیر
[...]