عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۲ - در بیان نیستی و «موتواقبل ان تموتوا»
چه جای اختیار و احتیاج است
چه جای ملک و تخت و طوق و تاج است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۷ - در ذکر بعضی رفتگان از دایره مال و سال و دعای بعضی مرکزنشینان نقطه حال
عدلش چو پناه تخت و تاج است
او را به دعا چه احتیاج است
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۴ - در رفتن شیرین به کوه بیستون و گفتگوی او با فرهاد و بیان مقامات محبت
بگفت این می به هر دردی علاج است
یکی خاصیتش با هر مزاج است
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۱۳
شاها کرم تو قلزم مواج است
درویش تو اسکندر بی تاج است
منسوب به عالم نزول تو بود
آرام گهی که نام او معراج است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹
نه در کلاه نمد راحتی، نه در تاج است
که پادشاه و گدا، هر که هست، محتاج است
همه ز کاسه ی سر خیزدم جنون، آری
حباب، بیضه ی مرغابیان امواج است
ز جان به رغبت خود می توان گذشت، ولی
[...]
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۰ - در بیان وفات کردن راجه جسرت در فراق رام
خراب آباد گیتی کم خراج است
درینجا نقد هستی بی رواج است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹۶ - پند دادن کنب کرن راون را و اعراض شدن راون از او
کسی را کز می ، آشوب مزاج است
گر آید صد فلاطون ، لاعلاج است
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - در بیان تعریف و توصیف نانوا
نگار نانوا آتش مزاج است
ز نانش دین و ایمان را رواج است
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۵
یک دل به دیاری که وفا صاحب تاج است
بی سکهٔ داغت نبود، آنچه رواج است
شاهنشهیم باج ز افتاده نگیرد
هر سرکه بلند است، مرا زیر خراج است
من کودک یونان کدهٔ صاف دلانم
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
تاجداران، که زیبشان تاج است
تخت گیران، که تختشان عاج است